جوان دهه هفتادی که آوینی‌گونه دل به روایت زد

و ناگهان جای خالی نفس‌های حق آوینی بر گلویت چنگ می‌اندازد، آنقدر که برایت می‌شود آرزو، اینکه بدانی و ببینی پشت آن درهای بسته و سکوت محض وهم‌آلود چه خبر است.

طرفیانی: دوست دارم دومین مستندم برای مخاطب ملموس باشد تا با دیدن آن به خود نگوید که در حال تماشای یک سناریوی رویایی هستم بلکه به این برداشت و نتیجه برسد که با واقعیت محض مواجه است؛ البته موضوع خاصی را درنظر دارم که مراحل پیش تولید آن نیز در حال انجام است.

فارس: از شرایط کادر درمان بیشتر بگویید، موقعیت را چطور دیدید

طرفیانی: کادر درمان واقعا در شرایط سختی بودند و وقتی با گروه لباس‌های مخصوص را به تن کردیم بعد از نیم ساعت خیس عرق میشدیم و تنها چشم‌ها آن هم از پشت حفاظ عینک‌ها مشخص بود.

در حین فیلمبرداری ۱۲ ساعت باید این لباس‌ها را تحمل میکردیم و همین احترام ما را به کادر درمان چند برابر میکرد چرا که شرایط آن‌ها را برای روزهایی از نزدیک حس کردیم.

به نظر من دیدن قرنطینه از شنیدن اینکه کادر درمان در حال زحمت هستند کاملا متفاوت است و زمانی که در میان آن‌ها قرار گرفتیم به یقین رسیده‌ایم که چه فشارهای طاقت‌فرسایی را متحمل شده‌اند.

فارس: در طی تولید با مخالفت‌هایی هم مواجه شدید

طرفیانی: مخالفت‌های زیادی بود برای مثال دوستان من میگفتند ورود به بخش قرنطینه دیوانگی است و هیچکس این کار را نمیکند و انتقادها فراوان بود و در فاز اول فیلمبرداری خیلی اذیت میشدم اما بعد از صحبت‌های حضرت آقا که به تصویر کشیدن تلاش‌ کادر درمان را آرزوی خود دانستند، همه حرفشان را پس گرفتند و انتقادها تبدیل به تحسین شد.

فارس: دلیل انتخاب عنوان 《ستایش تا ستایش》 را بیشتر برای ما شرح دهید

طرفیانی: اسم‌های زیادی در لیست انتخابی ما قرار میگرفت اما به دلیل کلیشه‌ای بودن آن‌ها را حذف میکردیم و دنبال اسمی بودیم که اذهان را به خود درگیر کند.

منظور از ستایش اول همان تقدیری است که به پاس زحمات پرستار از او می‌شود و ستایش دوم اسم دختر خانم احمدی، سرپرستار بخش رازی است که دوری مادر پرستارش را ماه‌ها به جان خریده است.

فارس: نگاه خانواده به تولید مستند چگونه بود آیا نگرانی هم ایجاد شد

طرفیانی: حقیقتا خانواده در جریان نبودند و تازه بعد از اتمام تدوین و چند روز قبل از پخش در رسانه ملی بود که مستند را برای خانواده پخش کردم و پرسیدند کار کیست؟ گفتم ببینید و نظرتان را بگویید که حتی اشک مادر با برخی سکانس‌ها جاری شد.

وقتی هم در پایان اسمم را دیدند خیلی تعجب کردند من با خودم گفتم که الآن من را از خانه بیرون می‌اندازند اما سرم را بوسید و کلی تحسینم کرد.

فارس: آیا تولید این مستند توانست جوان‌های هم سن و سال شما را برای ورود به این حیطه ترغیب کند

طرفیانی: خیلی از دوستانی که با من در ارتباط بودند بعد از این مستند به مستندسازی علاقه‌مند شدند و در این زمینه با من مشورت میکنند.

هرچند در ابتدای شروع کار، ورود به بیمارستان ریسک بود اما به لطف خدا این ریسک را پذیرفتیم و کار، دیده شد تا جایی که حتی نوجوان‌های مسجد که بنده مربی تربیتشان هستم به تولید فیلم‌های کوتاه و حتی کلیپ‌های دو الی سه دقیقه‌ای علاقه‌مند شدند و جلساتی با هم داریم و از فکرهای خلاقانه‌شان صحبت میکنیم.

فارس: در پایان، آیا به نظر شما میتوان با مستند مخاطب قشر جوان را با رسانه ملی آشتی داد

طرفیانی: مستند، شکار لحظه است و کارگردان چیزی را از قبل نچیده است در مستند ستایش تا ستایش نیز خیلی از اتفاقات عینا شکار میشد که به دلیل از قبل پیش‌بینی نشده بودن، مخاطب به دیدن مستند جذب میشود و هیجان برای با مستند پیش رفتن و دیدن تا انتها دو برابر می‌شود.

کار ما نیز با هیجان شروع شد و تاریخچه این بیمارستان تاریخی که در زمان جنگ تحمیلی فعال بود را با جنگ کرونا تلفیق کردیم که کار را شکیل‌تر کرد و نشان داد که سنگر بیمارستان همچنان پا بر جا است؛ قطعا به تصویر کشیدن ایثار این روزها گران‌بهاترین یادگار برای نسل‌های آینده‌ای خواهد بود که مشتاق شنیدن و دیدن و دانستن تاریخشان هستند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها: