تدریـس داوطلبانه در بیمارستـان کودکان سرطانی اهواز/ تجهیز شدن به سلاح دانش برای جنگ با سرطان
به گزارش خوزآنلاین،شایـد روزهای آغازین پاییز سال گذشته تــدریس در بیمارستان شهید بقایی ۲ اهواز که به درمان کودکان سرطانی اختصاص دارد، با حسی غریـب همراه بود. اولین تجربه تدریس در این بیمارستان حس ناآشنایی بود که به دلخواه خود و با عشــق و انگیزه پذیرفته بودند.
امروز اما پس از گذشت یکسال، به انجام این کــار اُنــس گرفتند و اکنون غربت روزهای اول جای خود را به دلبستگی، شوق و مهرورزی داده است.
گرچه اشک، غـم و نگرانی هم در میان لحظه های رویارویی با کودکانی که حالا دیگر جزئی از زندگی شان شدهاند نیز هست، اما هر بار که این کودکـان کتاب و قلم به دست می گیرند و پرتوهای دانش و آگاهی در دنیایشان منتشر می شود و خودباوری، اعتماد به نفس و امــید چون نهالی سرسبز از میان نگاه کودکانه شان که با رنــج بیماری پیوند خورده است، رخ می نماید، گام های این معلمان برای در کنار آنها ماندن و آموزش دادنهای بیشتر استوارتر می شود.
از مهرماه سال گذشته بود که اسما عنایتی معلم استثنایی ناحیه ۲ اهواز به همراه راضیه طاهری و مهسا حاتمی آموزگاران ابتدایی شهرستان های کارون و بــاوی، چند روز در هفته، پس از پایان یافتن ساعت کار رسمی شان در مدارس، با اشتیاقی وصف ناپذیر به انتهای اتوبان گلستان اهواز می رفتند تا در بیمارستان شهید بقایی۲ اهواز، با مساعدت های ریاست بیمارستان و پرستاران مهربانش به عنوان یک «معلـم داوطلب» بر بالین فرشتگان ساکن در این بیمارستان حاضر شوند و آموزش به این کودکان را که به عنوان یک فعالیت خیرخواهانه برگزیده اند، انجام دهند.
آموزش به کودکانی که دنیــای آنها روی تخت های فلزی و در کنــار پایه های سِرُم با دنیای دیگر کودکان این شهر متفاوت است، رنگ و جـنس دیگری دارد. چشم در نگاهِ پر از سکوت آنها افکندن تــوان و قــدرت می خواهد و آموختن گزاره های کتاب های درسی به این کودکان که تیزی سوزن های شیمی درمانی درد جانکاه لحظههایشان است و در بیشتر روزها و شبها از جریان بی امان دارو در رگ هایشان بی حال و بی رمق هستند، بردبــاری، صبوری و شکیبایی وافــری را طلب می کند.
گرچه بیماری سخت و طاقت فرساست اما به گفته این معلمان که برای جلوگیری از بازماندگی تحصیلی به کودکان بستری در بیمارستان شهید بقایی کمک می کنند، گاه همت بلند این کودکان راه را بر گسترش و توسعه بیماری در جان و تن آنها سد می کند و زندگی شان ادامه می یابد و می توانند صبح های بی شمار زیادی باز هم آفـتاب و آسمان و باران را ببینند و لا به لای سطور زندگی به مشـق آموختن، دانــایی و دانستـن ادامه دهند.
آرمین یکی از کودکان بیمارستان شهید بقایی اهواز است که بر بیماری سرطان پیروز شد. او در روزهایی سخت که درمانی سنگین را با انبوهی از داروها سپری می کرد، توانست به کمک معلمش دروس پایه هفتم را بخواند و در امتحانات پایانی سال با معدلی خوب به پایه بالاتر برود و از دو هفته دیگر نیز همزمان با مهــرماه و بازگشایی مدارس، سال تحصیلی جدید را در مدرسه و در کنار هم کلاسی هایش آغاز می کند.
می خواهم پزشک شوم و به کودکان مبتلا به سرطان کمک کنم
آرمین می گوید: حدود یکسال و نیم پیش بود که متوجه بیماری ام شدم و دکتر به من گفت که به دلیل وضع جسمانی و ضعف بدنی ام دیگر نباید به مدرسه بروم. شنیدن این جمله از زبان دکتر و دوری از تحصیل و مدرسه برایم خیلی سخت و ناراحت کننده بود اما وقتی قدم به بیمارستان بقایی گذاشتم متوجه شدم که در این بیمارستان یک کلاس درس وجود دارد که می توانم همزمان با درمان، به تحصیلم نیز ادامه دهم.
وی وجود کلاس درس برای جریان داشتن آموزش کودکان سرطانی در بیمارستان بقایی اهواز را شگفت انگیز ترین و جادویی ترین اتفاق زندگی اش می داند و می گوید: من سه تا چهار روز در هفته در این کلاس با کمک معلمم درس هایم را می خواندم و از اینکه اوقاتی که در بیمارستان حضور داشتم با کتابهایم سپری می شد، خوشحال بودم. دو روز پیش هم امتحاناتم را دادم و با معدل بالای ۱۸ پایه هفتم را به پایان رساندم و بدون اینکه از تحصیل بازبمانم می توانم سال آینده در کنار دوستانم به پایه هشتم بروم.
آرمین سعه صدر معلمش را یکی از دلایل عمده موفقیتش برای گذر از پایه هفتم تحصیلی در بیمارستان می داند. وی در این باره گفت: بچه هایی که اینجا بستری هستند، در زمان شیمی درمانی خیلی بدحال می شوند و با شرایط جسمی بسیار بدی مواجه می شوند، برای من هم بارها این اتفاق افتاد اما معلمم در همان شرایط بد هم به کنار تخت من می آمد و به من روحیه می داد و کمک می کرد درس هایم را یاد بگیرم.
وی می گوید تحصیل در بیمارستان به من کمک کرد که دوره سخت درمان را سپری کنم و به جای وقایع ناخوشایند به اتفاقات خوب فکر کنم. آرمین گفت: می خواهم در آینده پزشک آنکولوژی شوم و درباره بیماری سرطان مطالعه و تحقیق کنم و راهی پیدا کنم تا کودکانی که به این بیماری مبتلا می شوند راحت تر معالجه و درمان شوند.
کودکـان سرطانی ذوق بالایـی برای آموختن دارند
مهسا حاتمی، معلم آرمین بود و طی یک سال گذشته به او در فراگیری مطالب درسی کمک کرد. حاتمی این دانش آموز را دارای سطح علمی بالایی می داند و از اینکه پس از گذشت یکسال ختم درمان شده و سلامتی اش را به دست آورده خوشحال است. او به الـفبا گفت: شرایط آموزش به کودکانی که روی تخت بیمارستان هستند و ماسک و سرم دارند و در حال شیمی درمانی هستند، خاص و ویژه است، ولی ذوقـی که آنها برای آموختن دارند، انگیزه ما را برای تدریس به آنها صد چندان می سازد.
حاتمی آشنایی با آرمین و آموزش او را از بهترین خاطرات معلمی اش می داند و می گوید: آرمین پسر پرتلاش و مقاومی است و در این مدت از او درس استقامت و شجاعت گرفتم. کودکان سرطانی زیادی مثل آرمین وجود دارند که با بیماری سرطان مقابله می کنند و دوباره به زندگی بر می گردند.
وی از کودک دیگری به نام سـارا نیز نام برد و گفت: سـارا در روزهای اول میل چندانی به هم صحبتی با دیگران و آموزش نداشت اما ما رهایش نکردیم و بر سر بالینش می رفتیم و به جای درس دادن برایش نقاشی می کشیدیم و با او حرف می زدیم و اینکار را آنقدر ادامه دادیم که سارا حتی در هنگام تحمل دردِ سرم و در حال گرفتن دارو نیز مشتاق آموختن و یادگیری شد و می گفت: « به من درس بدهید».
پوشش تحصیلی ۸۵ کودک سرطانی در بیمارستان شهید بقایی۲ اهواز
اسما عنایتی نیز از دیگر معلمانی است که برای آموزش کودکان سرطانی داوطلبانه به بیمارستان بقایی اهواز می رود.
وی با بیان اینکه از طریق فضای مجازی در جریان فعالیت های آموزشی برای کودکان سرطانی در این بیمارستان قرار گرفت و آن را با دیگر همکارانش در میان نهاد، به الــفبا گفت: در شهریور ماه سال گذشته از طریق فضای مجازی در جریان اجرای طرحی تحت عنوان «آموزش دانش آموزان سرطانی در بیمارستان» قرار گرفتم.
عنایتی افزود: با دیدن درخواست تـقاضای همکاری معلمان داوطلب برای تدریس در بخش آنکولوژی اطفال به بیمارستان بقایی اهواز رفتم و پس از انجام مصاحبه و تست های روانشناسی برای انجام این کار پذیرفته شدم و از اول مهر کارم را برای آموزش به این کودکان آغاز کردم و در حال حاضر ۷۰ دانش آموز دوره ابتدایی و ۱۵ دانش آموز دوره متوسطه اول توسط معلمان خیر و داوطلب در بیمارستان شفای اهواز تحت پوشش آموزش های مدرسه قرار دارند.
وی با اشاره به اینکه علاوه بر آموزش کتابهای درسی، اقدامات دیگری نظیر فعالیت های فرهنگی، هنری، قصه خوانی و سرگرمی نیز برای کودکان سرطانی توسط انجمن های خیریه برگزار می شود، گفت: برای والدین این کودکان نیز کارگاه های ویژه روانشناسی برگزار می شود تا از آمادگی لازم برای کمک به فرزندانشان برای مقابله با بیماری سرطان برخوردار شوند.
قـلم راهی شجاعانه برای مبارزه پرنیان با بیماری سرطان
راضیه طاهری، آموزگار ابتدایی شهرستان کارون نیز پس از پایان یافتن ساعات کاری اش در مدرسه، برای آموزش کودکان سرطانی راهی بیمارستان بقایی اهواز می شود.
وی می گوید: کودکان سرطانی بستری در این بیمارستان از بین اتاق بازی و کلاس درس، درس خواندن را بر می گزینند و این همان چیزی است که علاقه آنها را به عنوان یک معلم برای رسیدن به این مکان و ارائه مطالب درسی افزون تر می کند.
پرنیان، دانش آموز پایه دوم راضیه طاهری است. وی درباره پرنیان گفت: وقتی پرنیان برای اولین بار وارد کلاس درسِ بیمارستان شد همه چیز برایش عجیب بود و مرتب می پرسید که آیا اینجا همان مدرسه است و شما واقعا معلم هستید.
طاهری با بیان اینکه روز اول تدریس در بیمارستان شهید بقایی با پاسخگویی به سئوالات پرنیان سپری شد، گفت: کلاس درس به همان اندازه ای برای این کودکان سرطانی زیباست که حضور در کنار پرنیان ها برای مــا. پرنیان توانست از روز دوم با شجاعت قلم به دست بگیرد تا راهی شجاعانه برای مبارزه با بیماری سرطان انتخاب کند.
آموزش در بیمارستان کاهش دهنده اضطراب ناشی از بیماری سرطان در کودکان است
آرش القاسی، فوق تخصص هماتولوژی اطفال و معاون آموزشی بیمارستان شهید بقایی ۲ اهواز نیز اقدام جمعی از معلمان خوزستانی برای آموزش کودکان سرطانی در بیمارستان را قابل تقدیر دانست و گفت: کودکان سرطانی که در این بیمارستان تحت درمان قرار دارند مجبور به تحمل شرایط سختی هستند و داروهایی که برای آنها تجویز می شود بسیار قوی است و فرآیند درمان آنان نیز طولانی است و ممکن است از ۶ ماه تا حدود دو سال طول بکشد.
وی با اشاره به اینکه کودکانی که تحت درمان قرار دارند برای پیگیری فرآیند تحصیل اجازه خروج از بیمارستان را ندارند، افزود: این مسئله سبب ایجاد نگرانی در این کودکان و خانواده هایشان می شود و اضطراب ناشی از بیماری، بستری شدن، تزریق دارو، رگ گیری و … را در آنها و خانواده هایشان تشدید می کند و تحمل پروسه درمان را برای آنان سخت تر می سازد.
القاسی حضور داوطلبانه معلمان خوزستانی برای تعلیم کودکان سرطانی را راهی در جهت کاهش استرس این کودکان و خانواده هایشان از عقب افتادگی های تحصیلی عنوان کرد و گفت: این معلمان جوان و مسئولیت پذیر با ارائه آموزش های خیرخواهانه به این کودکان ذهن آنها را از اثرات منفی بستری شدن دور کردند و این یکی از فاکتورهای مهم افزایش روحیه این بیماران طی یکسال گذشته است که در ویزیت هایم به وضوح اثرات مثبت آن را مشاهده کردم.
وی با تشکر از همکاری آموزش و پرورش در راه اندازی یک مدرسه تحت عنوان «مدرسه شهید بقایی» در بیمارستان شهید بقایی اهواز برای همکاری با کودکانی که تحت درمان بیماری سرطان قرار دارند، گفت: اینکه به این کودکان کمک شود تا در محیطی استریل و بدون آلودگی به آموزش های مدرسه بپردازند کار بسیار بزرگی است.
القاسی با بیان اینکه برخی از کودکان سرطانی بدون اینکه بستری شوند، دوره درمان را در منزل طی می کنند، گفت: ما از آموزش و پرورش تقاضا داریم به کودکانی که به صورت سرپایی به مداوای بیماری سرطان می پردازند و بدون اینکه در بیمارستان بستری شوند، در منزل این کار برای آنها انجام می شود نیز کمک کند، چون آنها هم به دلیل شرایط جسمی ناشی از بیماری قادر به حضور در مدرسه و حاضر شدن در جلسه امتحان نیستند.
بــدون شک کودکانی که نعمت آموزش را در بیمارستان شهید بقایی ۲ اهواز تجربه کردند خاطره شان از بیمارستان فقط محدود به رنــج و درد نیست. آنان در این بیمارستان سراسر سپید پوش، آموختند که طی کردن پله های دانش حتی در زمان بیماری نیز با داشتن اراده و استقامت امکان پذیر است و چه بسا با سلاحِ کارآمدی به نام کتــاب راحت تر بتوان به جنگ بیماری سرطان رفت.
مقابله با بازماندگی تحصیلی در کودکان اهمیتی کمتر از تلاش برای ریشه کَن کردن سلولهای ســرطانی در بدن یک فرد ندارد. گرچه بــیماری یکی از دلایل بازماندگی تحصیلی در کودکان این سرزمین به شمار می آید اما علل و عوامل دیگری چون فقر، بد سرپرستی، بی سرپرستی، ضعف فرهنگی، آسیب های اجتماعی، معلولیت و … را نیز باید به آن افزود و لازم است که در فرصت باقی مانده تا شروع سال تحصیلی جدید، برای جذب و بازگرداندن کودکانی که هنوز عنوان بازماندگی از تحصیلی را بر دوش می کشند به چرخه تعلیم و تربیت کاری عملی انجام داد. به امید روزی که هیچ کودکی در این کشور از فرآیند آموزش دور نماند.
برچسبها: