مظلومیت تعلیم و تربیت در روزهای کرونایی
از روزی که این ویروس منحوس وارد زندگی ما آدمیان شده گرفتاریهای عجیبی ایجاد کرده است که هر کدام جای تامل دارد. تا روز ۲۳ فروردین ۷۰۰۲۸ نفر در کشور ما مبتلا شدهاند و ۴۳۵۷ نفر جان خود را از دست داده اند و البته حدود نیمی از مبتلایان بهبود یافتهاند.
بخش اعظمی از اقتصاد کشور تعطیل یا نیمه تعطیل است، دانشگاهها، مدارس، محافل علمی، ورزشی، مذهبی و حتی اعتاب مقدسه از فعالیت افتادهاند . بیش از هفتاد درصد جمعیت کشور از خرد و بزرگ در خانهها محبوس ماندهاند .
از سوی دیگر جلوههای ویژهای از ایثار و فداکاری و بازگشت به معنویت حتی در میان پیروان مکاتب غیر الهی به نمایش در آمده و میتوان گفت جهان پس از کرونا حتما جهانی با باورهای متفاوت و گرایشهای دیگر گونه و نیز جابهجایی قدرتهای نرم و سخت در همهی زمینهها خواهد بود. کما اینکه موفقیتهای علمی و درمانی کادر پزشکی در کنار وحدت ملی و روحیه جهادی در ایران اسلامی و در مقابل واماندگی و بیچارگی دنیای غرب دستاورد جدی و جدید جامعه جهانی است .
اما از منظری خاص، آنچه که باعث نگرانی است، بیاهمیتی نسبت به مقولهی تعلیم و تربیت بهعنوان اساس سعادتمندی دنیا و آخرت جامعه بشری است. بیش از دوازده میلیون دانشآموز حدود دو ماه یعنی یک چهارم سال تحصیلی را از دست میدهند و هیچ نگرانی از این بابت ابراز نمیشود. گویی هیچکس دغدغهی از دست رفتن عمر و جوانی و اوقات این جمعیت چند میلیونی را ندارد. نه متولیان آموزش و پرورش و نه … و نه …. و عجبا که انسان و انسانسازی مطالبهی کسی نیست.
هیچ برنامهی مدون و خط مشی مشخص بر اساس تداوم یا توقف بیماری اعلام نشده است. در عوض سخن از پایان یافتن زودهنگام سال تحصیلی بهمیان میآید ، آن هم نه بهعنوان یک برنامه بلکه پاک کردن صورت مسئله.
همچنانکه سال گذشته نیز در جریان سیل، خاتمه یافتن سال تحصیلی بارها در بیان مسؤولان عنوان گردید. انگار ۸۰۰ ، ۱۰۰۰ ، ۱۲۰۰ جلسه درسی که مقرر بوده در مقاطع تحصیلی برقرار گردد، دیگر از حیز انتفاع افتاده است.
علی ایحال ذکر چند نکته ضروری مینماید:
آیا از نظر متولیان نظام آموزشی صدمات و لطماتی که از این رهگذر به نسل جوان و نوجوان و کودکان جامعه وارد میشود کم ارزش است، یا به بیان دیگر باز و بسته بودن مدرسه در آماده کردن آینده سازان جامعه چندان تفاوتی نمیکند که راحت سخن از اتمام آن بهمیان میآید یا آنکه در بحرانهای مختلف ارضی و سماوی سهلترین راه حل را تعطیلی مدارس میدانند و برای رفع هر مشکل دیگر اجتماعی بسته شدن درب مراکز آموزشی و تعطیل شدن جریان آموزش به ذهنها خطور میکند.
کرونا با همهی ضررهای جانی و مالی که وارد کرد، لکن نقاطی را که نمیتوانستیم یا نمیخواستیم تیره ببینیم برای ما برجسته کرد. نقایص جدی نظام آموزشی، ضعف تصمیمگیری و سردرگمی مدیران در مواجهه با چالشهای اجتماعی، نبود تکنولوژی و تجهیزات ارتباطی حضوری و غیرحضوری و غفلت از کاربرد آموزشهای مجازی فراگیران و معلمان و … از برکات این بلیهی شوم به حساب میآید و خدا کند که ” دستی از غیب برون آید و کاری بکند “
تا چندی پیش با این شعار کلیدی که ” مدرسه تعطیل میشود ، تربیت تعطیل نمیشود ” . معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش در تابستان برنامههای ویژهای را برای غنیسازی اوقات فراغت و جاری بودن جریان تربیت اجرا میکرد و متضمن برکات فراوانی هم بود. اتفاقا در این تعطیلی تحمیلی اجرای این قبیل برنامهها هم میسر بود و هم موثر و ای بسی شدنیتر از آموزش، که با تاسف مورد غفلت قرار گرفت. هرچند هنوز هم جای تامل دارد.
یکی از مطالبات جدی وزارت آموزش و پرورش میتواند درخواست سهمی باشد از یک میلیارد یورویی که دولت از صندوق توسعه ملی دریافت مینماید تا بتواند در جهت بهپویی و بروزآوری نظام آموزشی و نیروی انسانی و رفع نقایص فوقالاشاره هزینه گردد.
دوران دفاع مقدس تجربیات ذیقیمتی حتی در زمینههای آموزشی بههمراه داشت. آن تجربیات اکنون نیز قابل پیاده شدن هست. به قصد آنکه بهشت را به بهانه نداده باشیم و در زمانه گرانفروشی و احتکار کالاها، سال تحصیلی و فرصتهای آموزشی و پرورشی را به ثمن بخس مبادله نکرده باشیم و با فرض فروکش کردن کرونا تا اواخر خرداد، پیشنهاد میشود دو ماههی تیر و مرداد کلاسهای درس دایر و از دانشآموزان در شهریورماه امتحان پایانی بعمل آید. میتوان کنکور سراسری را نیز اواخر مهرماه برگزار و اعلام نتیجه و شروع سال تحصیلی دانشجویان جدیدالورود را به ترم دوم موکول نمود.
انتهای پیام/
برچسبها: