ورشکستگی شرکتهای خدمات نفتی و اخراج یک میلیون نفر آینده صنعت نفت جهان را تهدید میکند
افزایش شدید مازاد عرضه نفت و گاز به بازار جهانی، که ناشی از کاهش تقاضا به خاطر شیوع ویروس کرونا، و همچنین سوءمدیریت در صنعت نفت شیل آمریکا، ایجاد شده است در حال آسیب زدن به تمام بخشهای صنعت انرژی جهانی است.
از دیگر دلایل مازاد عرضه ایجاد شده، جنگ قیمت نفت بین کشورهای نفتی عضو اوپک پلاس بود.
توجه اکثر رسانهها معطوف به مؤسسات مالی و شرکتها و کشورهای نفتی و گازی بالادستی، بوده است. با توجه به آنکه، شرکتهای نفت شیل آمریکا، بدهیهای سنگینی بابت وامهایی که دریافت کردهاند به بانکها دارند پیشبینی میشود از ماه آینده، شاهد ورشکستگی تعداد زیادی از آنها باشیم.
در واقع شرکتهای نفت شیل آمریکا، اپراتورهای نفتی و گازی فراساحلی بینالمللی و همچنین اکثر کشورهای نفتی غیراوپکی، برای ادامه تولید نفت خود، با چالشهای جدی روبرو هستند.
در چند ماه آینده، به خاطر ورشکست شدن شرکتهای نفت شیل آمریکا، و حصول توافق برای کاهش عرضه نفت بین گروه اوپک پلاس بخش قابل توجهی از مازاد تولید موجود در جهان از بین خواهد رفت و مازاد عرضه کنونی به بازار، به سطح قابل تحملتری خواهد رسید.
برخی کارشناسان، حتی معتقدند که تا قبل از پایان سال ۲۰۲۰ شاهد رشد دوباره بازار انرژی قیمت در بازار جهانی، خواهیم بود.
این کارشناسان، معتقدند که قیمت نفت، تا چند ماه آینده به محدوده ۴۰ دلار در هر بشکه، خواهد رسید.
اما این خوشبینیها، با استفاده از چند محاسبات ساده و حل معادله، به راحتی نقض میشوند.
تا زمانی که تاثیر بلندمدت شیوع ویروس کرونا، بر صنعت انرژی جهانی مشخص نشود، و هنوز شاهد افزایش نفت در انبارهای کشورها باشیم، قیمت نفت به احتمال زیاد همچنان پایین خواهد ماند.
در عین حال حتی اگر همه شرایط به زمان پیش از شیوع ویروس کرونا بازگردد، در صورتی که شاهد درس نگرفتن کشورها از شرایط گذشته نباشیم، اوضاع نسبت به گذشته، تغییرات جدی خواهد داشت.
سقوط تقاضا، آنگونه که ما طی هفتههای گذشته شاهد بودهایم در طول تاریخ صنعت نفت جهانی، بیسابقه بوده است.
از بین رفتن تقاضا برای ۲۰ تا ۲۵ میلیون بشکه روزانه نفت در بازار جهانی، یک شوک بزرگ به صنعت انرژی جهان بوده است.
با این حال اما، ناظران بازار بیش از حد، درگیر تولید و میزان استخراج نفت هستند.اوضاع مالی تولید کنندگان بزرگ، نفت و شرکتهای بزرگ نفتی، هنوز خیلی بد نشده اما شرکتهای کوچک نفتی، اوضاع اسفناکی دارند.
در نهایت با از میدان به در شدن مؤسسات و شرکتهای نفتی کوچک و کاهش عرضه نفت توسط آنها به بازار جهانی، دوباره شاهد بازگشت تعادل به بازار خواهیم بود.
مسئله اصلی بسیاری از تولیدکنندگان نفت، این است که در پایان بحران کنونی بتوانند هر چقدر ممکن است نفت بیشتری به بازار عرضه کنند.
چیزی که رسانهها از آن غافل هستند این است که بسیاری از اپراتورهای میادین نفتی در واقع مسئول کنترل تولید نفت در این میادین نیستند بلکه نقش آفرین اصلی در این مسیر، شرکتهای ارائه دهنده خدمات میادین نفتی هستند که هم ابزارهای تولید نفت را در اختیار داشته وهم از فناوری آن بهرهمند هستند.
شرکتهای ارائه دهنده خدمات میعانات نفتی، فناوری و ابزارهای لازم برای شرکتهای نفتی و گازی،در راستای انجام حفاری و استخراج، و تکمیل روند برداشت نفت را ارائه میدهند. از دیگر مسئولیتهای این شرکتها، ساخت و تعمیر تجهیزات است.
به طور کلی سرنوشت تمام شرکتهای ارائه دهنده خدمات میادین نفتی، به طور مستقیم، وابسته به قیمت نفت است.
از طرف دیگر این مسئله به میزان سرمایهگذاری شرکتهای استخراج و تولید کننده نفت، بستگی دارد.
در شرایط کنونی و پایین ماندن قیمت نفت در بازار جهانی، اوضاع شرکتهای ارائه دهنده خدمات میادین نفتی، به خاطر پایین بودن قیمت نفت اصلا خوب نیست و این مسئله به آنها خسارت زده و میزند.
عجیب به نظر میرسد که شاهد آن هستیم که کارشناسان حوزههای غیرمرتبط به بحث انرژی تهدید موجود را بهتر از کارشناسان حوزه انرژی، درک کردهاند.
اگر بخواهیم با مثالی از صنعت خودرو موضوع را تبیین کنیم باید گفت در واقع تهدید، موجودیت یا بهبود اوضاع صنعت خودروسازی جهانی، میزان بدهی و نقدینگی شرکتهای بزرگی نظیر فولکس واگن، مرسدس بنز، تویوتا یا جنرال موتورز نیست بلکه نجات شرکتهای تامین کننده لوازم یدکی این سازندگان بزرگ است.
بدون وجود شرکتهای تامین کننده قطعه، هیچ خودرویی در کارخانههای خودروسازی از اشتوتگارت گرفته تا دیترویت، تولید نخواهد شد.
در حوزه انرژی اوضاع، خیلی فرق نمیکند، بدون وجود شرکتهای خدمات میادین نفتی، روند رشد تولید متوقف شده و در چند ماه کاهش خواهد یافت.
شرایط برای شرکتهای خدمات میادین نفتی مستقل، بسیار بغرنج است و نه تنها در صنعت نفت شیل آمریکا که شرکتهای بزرگی نظیر شلمبرژر، هالیبرتون و … در حال کاهش سرمایهگذاری و تعدیل نیرو در آن هستند، بلکه در کشورهای اوپک و غیراوپکی نیز این مسئله در حال رخ دادن است.
مؤسسه اوجی یوکی، گزارش داده است که بحران مالی ایجاد شده به خاطر پایین بودن قیمت نفت، چرخه اشتغال در دریای شمال را تهدید کرده، و سهم حوزه انرژی در اقتصادهای این حوزه را، کاهش میدهد.
از سوی دیگر، این روند امنیت انرژی در کشورهای حوزه دریای شمال را به خطر میاندازد .
به گزارش مؤسسه حقوقی هایس اند بونز، سال گذشته ۵۰ شرکت فعال در حوزه انرژی اعلام ورشکستگی کردند که ۳۳ شرکت مربوط به نفت وگاز و ۱۵ شرکت مربوط به در حوزه ارائه خدمات میادین نفت، فعالیت میکردند.
این مؤسسه حقوقی هشدار داد: با ادامه یافتن بحران کنونی، این نگرانی وجود دارد که شاهد ورشکستگی شرکتهای خدمات میادین نفتی که بدهیهای سنگین دارند، باشیم.
تنها در آمریکای شمالی مجموع حجم بدهی شرکتهای خدمات میادین نفت با سررسید سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ معادل ۳۲ میلیارد دلار است.
اوضاع وخیم صنعت نفت آمریکا، را میتوان در روند ارزش گذاری شرکت خدمات میادین نفت ونک وکتورز، مشاهده کرد که حضور ۷۰ درصد از ارزش خود را از دست داده است که بسیار بیشتر از افت ۳۰ درصدی شاخص S&P500 که در آن حضور دارد، است.
مؤسسه ریستاد انرژی، ماه گذشته گزارش داد: که به احتمال زیاد طی سال جاری، شاهد تعدیل ۲۰ درصد نیروی کار شرکتهای میادین نفتی و گازی خواهیم بود و این مسئله تهدیدی جدی برای آینده این صنعت است.
اخراج یک میلیون کارشناس، متخصص حفاری، مهندس و کارگر، به معنی احتمال کاهش تولید در پایان سال جاری است که میتواند توازن بین عرضه و تقاضا را، به سمت تقاضای بیشتر ببرد.
بحرانهایی که در دهه ۱۹۸۰ و دهه ۲۰۱۰ میلادی شاهد بودیم، ثابت کرده است که از بین بردن دانش از طریق تعدیل نیرو، به کند شدن روند بهبود در صنعت انرژی منجر میشود.
با توجه به آنکه متوسط سن افراد شاغل در این حوزهها، بالای ۴۵ سال است؛ میتوان گفت که پس از تعدیل این نیروها، آنها هرگز بازگشت به کار نخواهند داشت.
انتهای پیام/
برچسبها: