گذری بر خوزستان و فصل خرماپزان
خوزستان و گرمای سوزانش حسابی با هم عجین شدهاند و در فصل خرماپزان این رفاقت را بیشتر به رخ میکشند.
خوزستان هم بهار دارد، هم تابستان، پاییز و زمستانش هم حسابی دلچسب است اما به چهار فصل راضی نیست و در دل تابستان فصلی دارد به نام خرماپزان، در این فصل نام شهرهای خوزستان یکی پس از دیگری در نوبت گرمترین شهرهای جهان مینشینند.
خوزستان این روزها را یعنی روزهای نخست خرماپزان را با دمای بالای پنجاه درجه تجربه میکند و خیابانهایش صدا و تصاویری متفاوتتر از سایر استانها را دارد.
یک بطری آبمعدنی خنک برای چند لحظه بهشتی به تن داغ مردم کوچه و خیابانش هدیه میکند که در آن لحظه از شلوغیهای دنیا فارغشان میشوند.
خیابان پر شده از صدای بوق کلافه رانندگانی که قطرات عرق، خون خودشان را بجوش آورده و تنها رویای شربت تگری آبلیمو آرامشان میکند اما برای برهم زدن این رویای شیرین و خنک، جوش آوردن ماشینهایشان کافی است.
گرمای خوزستان آمپر خودروها را هم به اوج رسانده و آنها را هم به جوش آورده است.
کنار یکی از بازارهای شلوغ شهر دستفروش قالب یخ نشسته و نگران از آب شدن یخهایش، دستمال سرش را زیر چکههای یخ آب شده میگیرد و کلافه آن را خیس میکند تا حداقل با آب شدن آنها خودش را خنک کند.
خرماپزان امسال طاقت بیشتری میخواهد، کرونا و ماسک زدنهایش گرما را برای مردم خوزستان دوچندان کرده است.
نفس کشیدن در گرمای خوزستان به اندازه کافی دشوار بود و امسال ماسک زدن آن را سختتر کرده اما باید تحمل کرد.
دیروز که برای انجام خرید خانه باید به بازارچه میرفتم همین که سوار تاکسی زرد رنگی شدم، صدای غرغر کردن راننده به گوشم رسید کمی که گوشم را تیز کردم متوجه مناظره جنجالیاش با کولر ماشین شدم: ادا و اطوار هرسال تابستان است، باز چند صد تومان در گلویت گیر کرده؟
آخرین تلاش که برای روشن شدن کولر ناکام ماند محکم بر روی فرمان کوبید و گفت: خواهرم ببخشید کولر ماشین طبق معمول خراب است و باید به باد سوزان پنجره متوسل شد.
تعبیرش جالب بود، راست میگفت زیر بخاری که ماسک در آن گرما به صورت میزد تنها راه چاره و فرار از گرمازدگی، توسل به شلاقهای باد سوزانی بود که از پنجره ماشین غبار رطوبت را پاک میکرد.
در بحبوحه کرونا، اورژانس و بیمارستانهای خوزستان آماده باش برای رسیدگی به افراد گرمازده هستند و به عنوان فردی که دچار گرمازدگی شده باید بگویم تنگی نفسش همپای تنگی نفس کرونا نباشد لااقل کمتر نیست.
از سرگرمیهای لذتبخشی که تابستان را برای خوزستانیها قابل تحملتر میکند، همان شنا در رودخانههایش است که از آن هم به لطف کرونا محروم شدیم، پخش شدن بوی هندوانه قاچ شده، صدای قهقه خندههای کودکان، شیرجه زدن در آب و رقص موج قایقها در کنار ساحل رودخانه، تصویری است که در ذهن تابستانی تمام خوزستانیها جا دارد.
گرمای خوزستان باز به حدی رسیده که مردم میخواهند با بیشتر کردن درجه کولر دق و دلیشان را با خنکای مهربان کولر خالی کنند. بیفایده است چراکه کولرها هم مانند مادر گرمازدهای هستند که میخواهند فرزندشان گرمش نشود اما خودش هم نایی ندارد.
خلاصه اینکه مردم خوزستان خرماپزان کرونا را هم تحمل میکنند تا در چله سرما خانههای سرزمینمان با گرمی و شیرینی خرمای خوزستان لذتبخش شود.
یادمان نرود گرما هم مزید بر کرونا شده تا امسال سفره برخی خالیتر شود پس در خرماپزان، گرمای مهربانی را میهمان یکدیگر کنیم.
برچسبها: