خاطرات سه پزشک از کرونا، عشق، زندگی
کرونا آرام آرام همه جا را گرفت؛ کوچک و جوان و پیر. بعضی از مردم از ترس کرونا، از همه دوری میکنند اما پزشکان جانشان را کف دستشان گذاشتهاند و در تمام لحظهها دغدغه نگهداشتن جان آدمها را دارند.
به گزارش ایسنا، اول شهریورماه، مصادف با زادروز بوعلی سینا، روز پزشک نامگذاری شده است. به مناسبت این روز، به یکی از بخشهای ICU بیمارستان رازی، بیمارستان پذیرای بیماران مبتلا به کرونا در اهواز، رفتیم و پای صحبت پزشکان این بخش نشستیم.
به ICU وارد میشویم. تختها از بیمارانی که با دستگاه نفس میکشند و هوشیاری ندارند، پر است؛ نفسهایی که گاه به شماره میافتند.
دکتر فرهمند کلانتری متخصص بیهوشی و ICU و مسئول بخش ICU بیمارستان رازی اهواز است. وی در مورد مواجهه ابتدایی پزشکان با کرونا در روزهای نخست شیوع ویروس، میگوید: بروز کرونا شوکی برای همه جهان بود؛ کرونا ناشناخته است و رفتارهای جدید و متنوعی دارد؛ هیچ کس فکر نمیکرد با چه مشکلی مواجه شویم اما مشاهده کردیم که این پاندمی کل جهان را فرا گرفت. با مواجهه با اولین بیماران مبتلا به کرونا، با یک بحران مواجه شدیم و حجم زیادی از بیماران با علائم مختلف به مراکز درمانی مراجعه میکردند.
کلانتری میافزاید: در ابتدا معمولاً بیماران با علائم مشابه، مانند تب، سرفه و تنگی نفس مراجعه میکردند و بر همین اساس تشخیص و درمان را انجام میدادیم اما هرچه جلوتر رفتیم نوع بیماری، تظاهرات آن و تعداد بیماران بیشتر و بیماری فراگیرتر شد.
وی ادامه میدهد: از ابتدای شیوع کرونا تاکنون ۳ هزار و ۱۰۰ بیمار را ویزیت کردهام و عملیات لولهگذاری برای تنفس مصنوعی را برای ۳۰۰ بیمار انجام دادهام. با توجه به تظاهرات متفاوت بیماران، تجربیات را با همکارانمان رد و بدل میکنیم اما باز هم مشکلات ادامه دارد و با موارد جدیدی مواجه میشویم که در ابتدا فکر نمیکنیم این موارد به دلیل ابتلا به کرونا باشند اما در نهایت به کرونا ختم میشوند.
وی با بیان اینکه همه بیمارانی که از نظر بالینی مشکلساز بودند به بیمارستان رازی ارجاع داده میشدند، میگوید: برخی بیماران ابتدا با تنگی نفس مختصری مراجعه میکنند اما در چند ساعت حالشان بد میشود. سیر بیماری متفاوت است برخی بیماران نیز با حال عمومی خوب و تنها به دلیل اکسیژن خون پایین یک ماه بستری میشوند.
کلانتری ادامه میدهد: از اواخر سال گذشته که این بیماری شیوع پیدا کرد تمام وقت در بیمارستان بودم؛ در اسفندماه ۲۶ روز، فروردین ماه ۲۵ روز، اردیبهشت ماه ۲۹ روز و در خردادماه ۲۵ روز در بیمارستان بودم و به منزل نرفتم.
وی میگوید: بسیاری از کادر درمان جانشان را در این راه از دست دادند. با توجه به کمبود نیروی تخصصی اگر ما هم نمیماندیم، دیگر کسی نبود؛ میتوانستیم عذری بیاوریم اما تاکنون حتی به چنین کاری فکر نکردهایم.
خسته شدهایم
وی میافزاید: به دلیل طولانی شدن بیماری واقعا خسته شدهایم؛ در پیک بیماری نمیتوانستیم ۱۰ دقیقه بعد را پیشبینی کنیم. بیماران زیادی داشتیم که حال عمومی خوبی داشتند اما پس از چند دقیقه دچار ایست قلبی میشدند.
کلانتری ادامه میدهد: یکی از مشکلاتی که با کرونا داشتیم این بود مثلا یک جوان ۲۳ ساله بدون بیماری زمینهای، حال خوبی داشت اما در کمتر از دو دقیقه بعد دچار ایست قلبی شد. موارد زیادی داشتیم که حال عمومی خوب و اکسیژن خون مناسب داشتند و حتی غذا میخوردند اما پس از ۱۰ دقیقه دچار ایست قلبی میشدند و ما باید عملیات احیاء را انجام میدادیم.
تلخی مرگ زودهنگام یک پدر
مسئول بخش ICU بیمارستان رازی اهواز خاطراتش را در ذهنش مرور میکند و یاد یک خاطره تلخ میافتد و میگوید: ساعت ۱۱ شب بود که یک مرد ۴۷ ساله به همراه پسر ۱۴ سالهاش به علت تنگی نفس مختصری به بیمارستان رازی مراجعه کرد. متوجه شدیم درگیری زیاد ریوی دارد و باید وی را بستری کنیم. پسرش گریه میکرد و میخواست که پدرش را بستری نکنیم. به سختی این پسربچه را راضی کردیم تا قبول کند پدرش را بستری کنیم. بالاخره ساعت ۱۱ شب این مرد بستری شد. پس از چند ساعت، نفس بیمار تنگ شد و مجبور به لولهگذاری شدیم. ساعت ۷ صبح بیمار ایست قلبی کرد و با عملیات احیاء هم نتوانستیم او را نجات دهیم. بیماران جوان و ورزشکار نیز داشتیم که بدون بیماری زمینهای به نوع شدید بیماری مبتلا شدند و در کمتر از ۲۴ ساعت فوت شدند.
بیتابیهای مادرانه؛ همه اشک ریختیم
کلانتری در ادامه، خاطرات شیرین این روزها را به یاد میآورد و میگوید: زن بارداری پس از ۱۱ سال ناباروری، یک هفته قبل از موعد سزارینش، به کرونا مبتلا شده بود. عمل سزارین بیمار انجام شده بود و خوشبختانه نوزاد سالم به دنیا آمد.
وی با بیان اینکه بارداری بیماری را تشدید میکند، ادامه میدهد: سه چهار ساعت پس از سزارین، بیمار دچار تنگینفس شدید شد و او را به رازی منتقل کردند و ما سعی کردیم با ماسک تنفسی، نفس بکشد تا مجبور به لولهگذاری نشویم. این مادر بیتاب بود و میخواست مرخص شود تا پسرش را ببیند اما از ماسک خسته شد و مجبور به لولهگذاری شدیم. تقریباً زمانی که عملیات لولهگذاری برای بیمار انجام میشود، امیدها نسبت به برگشت کم میشود. همه همکاران مضطرب بودند؛ این بیمار یک هفته به دستگاه ونتیلاتور متصل بود. هر نیم تا یک ساعت یک بار بالای سر بیمار میرفتم و لحظات زیادی به او فکر میکردم. هر چند یک درصد احتمال برگشت به زندگی این بیمار وجود داشت اما در نهایت پس از هشت روز، بیمار از دستگاه جدا شد.
کلانتری میگوید: زمانی که این مادر هوشیاریش را به دست آورد، باز هم بیتابی میکرد و میخواست بچهاش “امیرعلی” را ببیند؛ برای روحیه دادن به او با همسرش ارتباط تصویری برقرار کردیم. وقتی فرزندش را دید خیلی گریه کرد و همه با او اشک ریختیم. در نهایت این بیمار پس از حدود ۲۱ روز بستری، بهبود پیدا کرد و ترخیص شد.
زندگی دوباره بیمارانی که برگشتشان غیرممکن بود
این متخصص بیهوشی و ICU در مورد یکی از خاطرات خوبش و برگشت یک بیمار به زندگی میگوید: یکی از همکاران پزشک حین درمان بیماران، به کرونا مبتلا شده بود؛ اکسیژن خون این بیمار بسیار پایین بود و وضعیتی مغایر حیات داشت. او بسیار درگیر شده بود و مجبور به لولهگذاری شدیم. با وجود اینکه همیشه خاطره بدی از وضعیت این بیماران داشتیم اما پس از ۹ روز، لولهها را خارج کردیم و او هوشیاری خود را به دست آورد. از نظر علمی، برگشت این بیمار غیر ممکن بود.
منتظر اعلام خبر مرگ بودیم اما…
وی میگوید: یک شب نیز یک زن جوان سراسیمه به سمت ICU جنرال آمد؛ موبایلش را به سمت من گرفت و سه بچه کوچکش را به من نشان داد. گریه کرد و گفت که همسرش در حال مردن است و میخواست که من نجاتش دهم. سراغ همسرش را گرفتم. با وجود آنکه به دستگاه ونتیلاتور متصل بود اما شرایط وخیمی داشت؛ در این مدت رو که بر میگرداندیم تصویر بچهها و همسرش را میدیدیم اما جوابی نداشتیم. تنها میگفتم چون جوان است احتمال بهبودش وجود دارد، دعا کنید.
کلانتری ادامه میدهد: شرایط پر استرسی بود؛ روز نهم بود که احساس کردیم باید کمکم خبر مرگ این مرد را به همسرش بدهیم. همچنان زن جوان در حال دعا بود و باز هم به او گفتیم چون جوان است امید داریم اما در حقیقت هیچ امیدی نبود و منتظر بودیم دو سه ساعت بعد خبر فوتش را بدهیم. ۳۶ ساعت گذشت و مرتب پیگیر حال بیمار بودیم، کم کم اکسیژن خون بیمار افزایش یافت و شرایط بهتری پیدا کرد و ۴۸ ساعت بعد، از دستگاه جدا شد. به نظرم با یک مرده که زنده شده بود، مواجه شدیم.
وی با اشاره به وضعیت کنونی بیمارستان رازی اهواز، گفت: در حال حاضر مراجعات به بیمارستان کمتر شده اما تعداد بیماران بدحال بیشتر شده است؛ به طور مثال اگر زمانی از ۱۰ مراجعه کننده، هشت نفر آنها بستری میشدند، اکنون از هر ۱۰ بیمار، چهار تا پنج نفر بستری میشوند.
وی با اشاره به لزوم اطلاعرسانی صحیح در خصوص این بیماری، بیان میکند: اصحاب رسانه به کمک ما آمدند و خیلی خوب اطلاعرسانی کردند. آنها پا به پای ما خود را به خطر انداختند تا شرایط را برای مردم بازگو کنند و زحمات ما را هم نشان دهند که از آنها تشکر میکنیم.
تصور نمیکردیم بیماری اینقدر گسترش پیدا کند
دکتر فرهاد سلطانی فوق تخصص مراقبتهای ویژه و مسئول حوزه ICU در دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، نیز در مورد مواجهه با کرونا میگوید: ۲۷ سال در حوزه ICU کار میکنم که در این مدت با چنین ویروسی مواجهه نشدهایم. در این سالها بیماریهای موضعی مثل آنفلوآنزا یا مسمومیتها داشتیم اما کرونا یک پاندمی است و طبق مطالعه تاریخ در یک قرن اخیر چنین ویروسی نداشتهایم. در سال ۲۰۱۲ با یک بیماری به نام مرس (بیماری تنفسی خاورمیانهای) که شاخهای از کرونا بوده، مواجه شدیم اما بیماری به این شدت و پاندمی نبوده است در حالی که کرونا کل کره زمین به جز قطب جنوب و قطب شمال را درگیر کرده است.
سلطانی میگوید: در مواجهه اول با این بیماران به هیچ وجه تصور نمیکردیم بیماری میتواند تا این میزان گسترش پیدا کند. بر اساس اطلاعات چین و کشورهای اطراف آن حدس میزدیم که دچار مشکل شویم اما نه به این شدت. متاسفانه حتی مرگ و میر افراد ۳۰ تا ۴۰ سال نیز داشتیم. در حال حاضر هم به هیچ وجه نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم.
وی بیان میکند: ۸۰ درصد مبتلایان به کرونا، دچار علائم خفیف هستند و پس از بهبودی، سیستم ایمنی آنها واکنش نشان میدهد و ابتلای مجدد آنها کمتر است. ۱۶ درصد نیز به نوع شدید و ۳ تا ۴ درصد به نوع بحرانی مبتلا میشوند. متاسفانه موارد بحرانی به دستگاه تنفسی متصل میشوند که تعداد زیادی از آنها از بین میروند.
همچنان اشغال تخت در بیمارستان رازی بالا است
این فوق تخصص مراقبتهای ویژه ادامه میدهد: تا قبل از شیوع کرونا، ۱۶ تخت ICU در بیمارستان رازی اهواز داشتیم اما با همهگیر شدن کرونا در اهواز، از نوروز به بعد اشغال تخت به صد درصد رسید. اکنون وضعیت تغییر کرده و اشغال تخت ICU به ۹۵ تا ۱۰۰ درصد رسیده است ولی فشار مانند شرایط قرمز نیست و اکنون راحت میتوانیم بیماران را جابهجا کنیم.
کادر درمانی در میدان مین هستند
وی با بیان اینکه کادر درمان در محلی مانند میدان مین در حال کار کردن هستند، ادامه میدهد: تاکنون حدود ۱۰ نفر از پزشکان به دلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان رازی بستری شدهاند. با وجود انگیزه بالای کادر درمان، به دلیل طولانی شدن بیماری، فرسودگی و خستگی در آنها دیده میشود بنابراین مسائلی مانند پرداخت کارانه و تشویقی قطعاً میتواند انگیزه آنها را افزایش دهد. در حال حاضر پرداخت کارانه با هشت تا ۹ ماه تاخیر انجام میشود که با توجه به زحمت کادر درمان، این وضعیت عادلانه نیست.
دوری از فرزندان در راه خدمت
سلطانی میگوید: تعداد زیادی از کادر درمان به کرونا مبتلا شدند و حتی خانوادههای خود را درگیر کردند و برخی هم برای محافظت از فرزندانشان، آنها را به جاهای دور و حتی نزد خانوادههای خود در شهرهای دیگر بردهاند که این شرایط واقعا سخت است. بنابراین نیاز به رسیدگی بیشتری دارند.
این فوق تخصص مراقبتهای ویژه یکی از خاطرات شیرینش را به یاد میآورد و میگوید: پدر یکی از همکارانمان بالای ۷۰ سال سن داشت و دچار فشار خون بود و به دلیل ابتلا به کرونا، بسیار بدحال و نفسش تنگ شده بود. مجبور به لولهگذاری و وصل کردن او به دستگاه تنفسی شدیم اما خوشبختانه این بیمار بهبود پیدا کرد و او را ترخیص کردیم. معمولا افراد بالای ۶۵ سال به مرحله بحرانی میرسند و شانس بسیار کمی دارند. ۷۰ تا ۸۰ درصد بیمارانی که با دستگاه تنفسی نفس میکشند از بین میروند یعنی یعنی از هر ۱۰ بیماری که به دستگاه تنفسی متصل میشوند، دو بیمار به زندگی برمیگردند.
سلطانی با بیان اینکه برای مقابله با این بیماری یا بیماریهای احتمالی آینده باید سیاستگذاریها و برنامهریزیها بر اساس نظرات اهل فن انجام شود، در مورد تبعات بستری شدن در ICU میگوید: یکی از تبعات بستری شدن در ICU این است که بیمار از خانواده خود جدا میشود و این موضوع، اضطراب و ترس ایجاد میکند. همچنین تغذیه بیمار دچار مشکل میشود. خواب وی تحت تاثیر قرار میگیرد و محرومیت از خواب پیدا میکند. همچنین ممکن است به دلیل خوابیدن روی تخت، لخته خون در پاهایش ایجاد شود. انجام لولهگذاری برای بیماران بستری در ICU عوارض دیگری هم دارد زیرا برای این کار مجبور میشویم داروی خوابآور و ضد درد تجویز کنیم.
مغرور بودیم
دکتر شکراله سلمانزاده متخصص بیماریهای عفونی و گرمسیری و رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان است که بیماران مبتلا به کرونا در بیمارستان رازی اهواز را ویزیت میکند.
وی در مورد نحوه برخورد اولیه با شیوع کرونا میگوید: به دلیل اینکه پیش از این رئیس مرکز بهداشت خوزستان بودم، اپیدمیهای زیادی مانند وبا، سرخک، اسهال و استفراغ را مشاهده و کنترل کرده بودیم بنابراین با شیوع کرونا کمی مغرور بودیم و فکر میکردیم در این کار تخصص زیادی داریم و میتوانیم پاندمی کووید – ۱۹ را ظرف یکی دو ماه جمع کنیم اما اتفاقاتی در دیگر نقاط دنیا رخ داد و ماهیت بیماری بهگونهای بود که یکی از طولانیترین اپیدمیها را تجربه کردم. میتوان گفت مهمترین واقعه مرتبط با حوزه سلامت در یک قرن اخیر در دنیا اتفاق افتاد و درسهای بزرگی به همه ما به ویژه جامعه پزشکی داد.
در پیک، مقیم بیمارستان بودیم
وی ادامه میدهد: در ابتدای شیوع کروناویروس، مجبور بودیم بیماران را برای سیتیاسکن به خارج از بیمارستان اعزام کنیم که این مساله، هم ما را آزار میداد و هم باعث زحمت بیماران میشد اما در مدت کوتاهی سیتیاسکن بیمارستان رازی راهاندازی شد.
این متخصص بیماریهای عفونی و گرمسیری، پیک طولانی بیماری را به یاد میآورد و میگوید: در اوج بیماری، حتی در اورژانس تخت برای بستری بیماران نبود؛ در پیک بیماری ما به صورت دورهای، در بیمارستان مقیم بودیم یعنی شبانهروزی فعالیت میکردیم. ساعاتی بود که بیماران روی صندلی میماندند تا تخت بستری برای آنها پیدا شود.
تاثیر مراجعه دیرهنگام بیماران در افزایش مرگ و میر کرونا
سلمانزاده بیان میکند: آنچه ما را آزار میداد مراجعه دیرهنگام برخی بیماران بود؛ اوایل شیوع کرونا، برخیها با وجود اینکه علائم کرونا را داشتند از مراجعه به بیمارستان رازی میترسیدند؛ هر چند خودشان به کرونا مبتلا شده بودند. همین مساله باعث شده بود برخی بیماران در شرایط بد و با پیشرفت بیماری به بیمارستان مراجعه کنند و برخی از آنها فوت میکردند. این موضوع، باعث افزایش مرگ و میر شده بود.
وی با اشاره به هفتهها تداوم پیک کرونا در خوزستان بیان میکند: خاطرات بدی از پیک کرونا در ذهن داریم. ایام پیک کرونا بسیار سخت بود؛ بیمارستان مملو از بیمار و پرسنل خسته بود؛ برخی از پرسنل درگیر شده بودند و مجبور میشدیم آنها را به مرخصی بفرستیم و فشار بر دیگر پرسنل بیشتر میشد.
این متخصص بیماریهای عفونی و گرمسیری میافزاید: امیدوارم تا زمان پیدا شدن واکسن کرونا، کادر درمان طاقت بیاورند؛ با وجود اینکه پرسنل چند ماه سخت را پشت سر گذاشتند، اما هنوز روحیه و انگیزه خوبی دارند. با یکی از دشوارترین پاندمیهای تاریخ بشر مواجه هستیم و کادر درمان سهم مهمی در کنترل این پاندمی دارند. قطعا این موضوع در تاریخ ثبت خواهد شد بنابراین همین موضوع، موجب تقویت روحیه کادر درمان است. البته امیدوارم مسئولان بتوانند با پاداشهایی این انگیزه را دوچندان کنند.
درگیری کادر درمان با بیماری کرونا
سلمانزاده بیان میکند: بهبود هر بیمار به ویژه افراد مسن و افرادی که با دستگاه تنفس مصنوعی، نفس میکشیدند، یک خاطره خوب است. یکی از همکاران پرستار حال بدی داشت و با دستگاه ونتیلاتور نفس میکشید و حتی به کما رفت اما نجات پیدا کرد؛ این مورد یکی از بهترین خاطرات شیرین من است.
وی در مورد یکی از خاطرات تلخش نیز میگوید: یکی از پرستاران به کرونا مبتلا شد و همسرش که بیماری زمینهای داشت را آلوده کرد و همسر وی جان باخت. در حال حاضر این پرستار در افسردگی به سر میبرد و این موضوع، یکی از خاطرات تلخ من است.
این متخصص بیماریهای عفونی و گرمسیری بیان میکند: در حال حاضر در شرایط آرامی قرار داریم که این وضعیت ماحصل تلاش شبانهروزی کادر بهداشت و درمان و همکاری مسئولین و مردم است. بعد از پایان جنگ تحمیلی، تنها اتفاقی که خاطرات جنگ تحمیلی را در ذهن زنده کرده است همین پاندمی کرونا است و مشاهده میکنیم همه پای کار آمدند. هر کسی به سهم خود کمک کرد، برخی ماسک دوختند و برخی هم مواد ضدعفونی توزیع کردند.
وی میگوید: حفظ این وضعیت آرام شاید بسیار سختتر از دست یافتن به آن باشد. از مردم میخواهیم همچنان نکات بهداشتی را رعایت کنند تا بیشتر از این به کادر درمان فشار وارد نشود و حتی ابتلای یک نفر را نیز شاهد نباشیم.
انتهای پیام
برچسبها: