او به والدین دانشآموزش هم خواندن و نوشتن یاد میدهد
از آقای حسین اسدی معلم اندیمشکی که ارثیه خود را وقف آموزش دانشآموزان نیازمند کرد، خانم سخرایی که در روزهایی ابتدایی شیوع کرونا و کمبود ماسک، در کنار تدریس به دانشآموزانش روزانه یک هزار ماسک تولید میکرد، خانم فولادی که پارکینگ خانهاش را به کلاس درس تبدیل کرده بود، دو معلم اهوازی و آبادانی که با وجود ابتلا به کرونا همچنان تدریس را ادامه دادند تا آقای حمیدی، سرباز معلمی که روزانه چندین کلیومتر طی میکرد تا به دانش آموزان محرومش آموزش دهد.
به گزارش ایسنا، اینها تنها بخش کوچکی از فداکاریهای معلمان خوزستانی است اما “سامان رمضانی” نیز دیگر معلم خوزستانی است که سه دانشآموز کمتوان ذهنی دارد و برای هر کدام به شیوهای متفاوت، تدریس را انجام میدهد و علاوه بر دانشآموزانش، به والدین یکی از این کودکان نیز نوشتن و خواندن آموخته است.
این معلم ۳۴ ساله خوزستانی در گفتوگو با ایسنا درباره آغاز به کارش در حرفه معلمی اظهار کرد: در سال ۸۸ وارد دانشگاه تربیت معلم شیراز و پس از آن وارد دانشگاه فرهنگیان اهواز شدم. کار تدریس را از مدارس عشایری خوزستان آغاز کردم. در حال حاضر به سه دانشآموز کمتوان ذهنی در سه سطح پایه اول دبستان آموزش میدهم.
علاقه به کودکان استثنایی از کجا شکل گرفت؟
این معلم خوزستانی افزود: دو سال است که با اختیار خود و به دلیل علاقهای که به بچههای استثنایی دارم، وارد حوزه استثنایی شدهام.
وی گفت: علاقهام به بچههای استثنایی از جایی شروع شد که به خواهرزادهام که کودکی با نیازهای ویژه است، کمک میکردم.
آموزش به همه شیوههای حضوری و غیرحضوری
رمضانی ادامه داد: برای یکی از دانشآموزانم هفتهای یک بار تکالیف و درسنامهها را ارسال میکنم و همزمان اشکالاتش را رفع میکنم. یکی دیگر از دانشآموزان را به صورت حضوری و در هفته سه بار تدریس میکنم و دانش آموز سوم نیز چون بیمار است، از طریق سامانه شاد تحصیل میکند.
وی در خصوص شرایط یکی از دانش آموزانش گفت: “حنانه” یکی از دانشآموزان با نیازهای ویژه پایه اول ابتدایی است که مشکلاتی دارد؛ یکی از اصلیترین مشکلات حنانه این است که پدر و مادرش سواد خواندن و نوشتن ندارند یعنی نمیتوانند به او کمک کنند. مشکل بعدی هم این است که در روستایی بین شهرستانهای ایذه و باغملک زندگی میکند که مشکل ارتباطی دارد بنابراین نمیتواند به صورت مجازی تحصیل کند.
این معلم خوزستانی کودکان استثنایی افزود: علاوه بر این، حنانه هیچ وسیله ارتباطی مانند تلویزیون ندارد که بخواهد از طریق شبکههای آموزشی درس بخواند. به این دلیل، در هفته سه بار برای تدریس این دانشآموز مسافت بین ایذه و باغملک را طی میکنم.
به جای سه دانشآموز، اکنون پنج دانشآموز دارم!
وی گفت: از آنجایی که حنانه کودکی خجالتی است، وقتی به او درس میدادم پدر و مادرش هم سرکلاس حاضر میشدند. بعد از مدتی متوجه شدم که نه تنها حنانه خواندن و نوشتن یاد میگیرد بلکه پدر و مادرش هم همزمان با کلاس تمرین میکنند و به درس گوش میدهند. در حال حاضر به جای سه دانشآموز، پنج دانش آموز دارم و پدر و مادر حنانه را هم دانشآموزان خودم میدانم.
این معلم خوزستانی با اشاره به تلاشهای خود برای صادر کردن کارنامه نهضت سوادآموزی برای والدین حنانه افزود: البته پدر و مادر حنانه خود اشتیاق نشان دادند و در حال حاضر میتوانند بنویسند و بخوانند. آنها بعد از مدتی از من درخواست کردند که از طریق نهضت سوادآموزی کارنامهای برایشان صادر شود اما با توجه به مشکلات موجود، نتوانستم از طریق سوادآموزی اقدام کنم. با این وجود، ناامید نشدم و تدریس خود به آنها را ادامه دادم.
کار در حوزه استثنایی نیاز به حوصله، صبر و علاقه دارد
رمضانی با اشاره به شرایط سخت کاری معلمان مدارس استثنایی، بیان کرد: شرایط کاری معلمان استثنایی با معلمان مدارس عادی کاملا متفاوت است و کاری دشوارتر است.
وی افزود: معلمی که در مدرسه استثنایی تدریس میکند باید صبر و حوصله زیادی از خود نشان بدهد و علاوه بر این، به کار با بچههای استثنایی علاقه داشته باشد زیرا این کودکان نیاز به زمان دارند و باید بتوان به خوبی با آنها ارتباط برقرار کرد.
برچسبها: