فرصت نقشآفرینی
جنگهای تجاری، خصوصا جنگ بین آمریکا و چین، موجب به وجود آمدن فضای ناملایم جهانی شد. هدف از این جنگ تجاری در دوران ریاستجمهوری ترامپ محدودسازی قدرت چین از طریق اِعمال محدودیتهای تجاری با هدف تقویت صنایع داخلی آمریکا بود. از طرف دیگر، همهگیری بیماری کووید ـ ۱۹ نیز باعث به وجود آمدن پدیده عدم قطعیت مضاعف (با تاثیر منفی بر سرمایهگذاری جدید و تجارت جهانی) و اتکا به سیاستهای حمایتگرایانه (اِعمال کسری بودجه دولتی و حمایت از صنایع داخلی) شد. این فضای ملتهب جهانی موجب تضعیف و در برخی از موارد، قطع زنجیرههای تامین، عدم اطمینان سرمایهگذاران، دشواری دستیابی به تسهیلات مالی و نقدینگی، بر هم خوردن تعادل در بازار عرضه و تقاضا و رشد سریع قیمت سنگآهن و سایر محصولات فولادی در نتیجه شیوع ویروس کرونا بوده است. اما دولتها، با اقدامات حمایتی (از طریق افزایش بودجه عمرانی و فعالیتهای زیرساختی)، باعث شدند تا صنایع، در مقایسه با بحران جهانی قبلی (بحران مالی سال ۲۰۰۸)، با سرعت بالاتری این وضعیت را پشت سر بگذارند. بر این اساس، تاثیرات منفی بحران کرونا تا حد زیادی خنثی شده است، به گونهای که در ماههای اخیر شاهد تعدیل برخی از قیمتها بودهایم. البته بحران همهگیری کرونا برنامههای کارخانجات برای اجرای ظرفیتهای جدید در دنیا را تعدیل کرد. در سال ۲۰۲۱ بسیاری از پروژههای جدید لغو شدند یا به تعویق افتادند. امسال فقط ۵۰۰ هزار تن ظرفیت جدید در آسیای جنوبی معرفی شد. در منطقه مِنا (MENA) نیز فقط پروژههایی در ایران انجام شد.
از طرف دیگر، با توجه به اینکه چین نیمی از تقاضای جهانی فولاد را دارد، سیاست دولت این کشور همچنان در دیدگاه نظریهپردازان و پیشبینیها نقش اساسی دارد. بازار املاک چین نیز همچنان یک موضوع کلیدی برای بازار است. به طوری که یک محرک غیرمنتظره در املاک، باعث افزایش تقاضای فولاد و در نهایت، قیمت میشود. همچنین تصمیمات مربوط به سیاستهای زیستمحیطی دولت، که در اتحادیه اروپا و امریکای شمالی گرفته میشود، میتواند بازارهای فولاد را برای دههها شکل دهد.
با ظهور جزئیات روابط تجاری آینده، بازارها با واکنش مواجه خواهند شد. ترکیه، با وجود تقاضای داخلی و چالشهای موجود در بازارهای سنتی صادراتی، امسال برنامههایی برای توسعه ظرفیت دارد. روند توسعه، چه به صورت مستقیم و چه از طریق افزایش تقاضای فولاد از پروژههای زیربنایی در مقیاس بزرگ، به حمایت دولت بستگی دارد.
در چین، بازگشت ظرفیت از طریق طرح تعویض ظرفیت فعلی از تاسیسات قبلی که بسته شده است احتمالا فشار بیشتری به حاشیه سود فولاد وارد میکند. تقاضای فولاد هند نیز، به دلیل رکود اقتصادی، مشکلات نقدینگی، رشد ضعیف در بخش ساختوساز و کاهش روند فروش خودرو، کاهش یافت. اخیرا دولت این کشور پروژه خط لوله زیرساخت ملی را اعلام کرد. این پروژه شامل مقدار زیادی از هزینههای سرمایهای (۱/۴ تریلیون دلار آمریکا) در شش سال آینده است.
پارامترهای موثر بر تحولات بازار فولاد کشور
قبل از شیوع ویروس کرونا، به دلیل وضع تحریمها از سوی آمریکا، شاهد از دست رفتن بازارهای هدف (مثلا در گروه کشورهای خاورمیانه)، مشکلات مربوط به انتقال پول به داخل کشور، امکانناپذیر بودن توسعه بازار و مشتریان صادراتی به دلیل غیرعملیاتی شدن گشایش «LC» و کاهش قیمت محصولات بودهایم. در بازار داخل، به دلیل وضع آییننامهها و بخشنامههای متعدد و مبهم از سوی وزارت صمت، شاهد عدم تعادل در عرضه و تقاضا و در نتیجه، رشد قیمت و سفتهبازی بودهایم. نظام قیمتگذاری دستوری محصولات زنجیره فولاد عملا به زیان صنعت فولاد بوده است.
از طرف دیگر، ویروس کرونا اغلب صنایع را در بازارهای داخلی و خارجی دستخوش رکود کرد. در این میان، صنعت فولاد نیز از این تاثیرات بینصیب نبوده است. اما در داخل کشور، شرکتهای تولیدکننده فولاد با اجرای پروتکلهای بهداشتی به تولید ادامه دادند و توانستند بر موانع چندوجهی در مسیر تولید، از جمله تحریم خارجی، تحریم داخلی، شیوع ویروس کرونا و محدودیتهای آب و برق و گاز، غلبه کنند. تولیدکنندگان شمش ایرانی، به دلیل محدودیت در عرضه برق، تولید خود را در سهماهه سوم سال ۲۰۲۱ به ۲/۳ میلیون تن کاهش دادند. با این حال، با تلاش فعالان این بخش، کاهش تولید منجر به کاهش صادرات در سهماهه سوم نشده است.
صادرکنندگان شمش ایرانی، به رغم همه موانع، در تمام مقاصد اصلی، حضور خود را ادامه میدهند. صادرات شمش ایران به چین و جنوب شرق آسیا بدون تغییر باقی مانده است، زیرا قراردادها قبل از مشکلات مربوط به محدودیت برق و کاهش تولید در کشور و همچنین کاهش فعالیت خرید در آسیا منعقد شده بودند. اگرچه واردات شمش توسط شرکتهای نوردی منطقه خلیج فارس در سهماهه سوم کاهش یافت، عرضه از ایران به این مقصد، به دلیل جایگزینی تولیدکنندگان منطقه «CIS»، بدون تغییر مانده است.
محدودیت اِعمالشده مصرف برق بر بسیاری از صنایع تحمیل شد و علاوه بر از کار انداختن روند جاری تولید، خسارتهای هنگفتی از منظر هزینههای ثابت تولید و منفعت و زمانِ ازدسترفته به صنایع وارد ساخت. برای شرکت فولاد خوزستان و سایر شرکتهای آهنساز مشابه، به علت امکانناپذیر بودن نگهداری آهن اسفنجی خوراک کورهها به صورت انباری، این امر زیانی مضاعف را به همراه داشته است.
بدون شک اولین انتظار صنایع از دولت ایجاد زیرساختهای لازم برای تامین مایحتاج صنایع به صورت پایدار است. محدودیت مصرف برق موجب کاهش حجم تولید، کاهش عرضه داخلی و به تعویق افتادن تعهدات صادراتی میشود. بدیهی است که کاهش تولید موجب افزایش قیمت محصولات مرتبط در بازار داخلی ناشی از کاهش عرضه، از دست رفتن مشتریان خارجی به علت اجرا نشدن بهموقع تعهدات، استفاده رقبای جهانی از فرصت پیشآمده و جایگزین شدن به جای تولیدکنندههای ایرانی خواهد شد. بیگمان ادامه این روند، بیاعتمادی بازار جهاني به تولیدات صنایع ایران را در پی خواهد داشت و جایگاه بِرند ایرانی نزد مشتریان خارجی را دچار چالشهای اساسی خواهد کرد؛ زیانی که جبران کردن آن سالهای متمادی به طول خواهد انجامید.
رویکردهایی برای آینده صنعت فولاد
برای تحلیل تحولات و چشمانداز بازارهای جهانی و به تناسب آن، بازار داخلی، بررسی تغییرات در بازار چین اجتنابناپذیر است، زیرا چین بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده فولاد در جهان محسوب میشود و به همین دلیل، تغییر در میزان تولید و مصرف در این کشور تاثیر زیادی بر بازار جهانی دارد. در نتیجه، پیشبینی میشود که محدودیتهای زیستمحیطی اِعمالشده توسط دولت مرکزی و بحران انرژی و تعطیلی شماری از کارخانههای فولادسازی، این صنعت را با چالشهای زیادی روبهرو کند. در شرایطی که کمبود برق ادامه دارد و فعالیتهای صنعتی محدود شدهاند، امکان دارد این روند تا پایان سال ادامه یابد. بخش املاک و مستغلاتِ ورشکسته چین نیز سرعت بهبود رشد این کشور را کُند و فعالیتهای ساختمانی را محدود کرده است. متوسط تولید روزانه فولاد خام چین در سپتامبر به کمترین میزان در سه سال گذشته یعنی ۲/۴۶ میلیون تن رسید که ۸/۶درصد از متوسط تولید در ماه اوت کمتر بوده است. نگاه به سهماهه پایانی چند سال گذشته نشان میدهد که در بازه زمانی اکتبر تا دسامبر همواره تقاضای قابل قبولی از سوی خریداران برای محصولات فولادی وجود داشته است. امسال نیز انتظار میرود که این رَویه تکرار شود و تقاضا در ماههای پایانی سال رشدی نسبی داشته باشد. البته ممکن است این تقاضا برای همه محصولات فولادی یکسان نباشد و پیشبینی میشود که تقاضای محصولات طویل بیش از محصولات تخت رشد کند. در خصوص چشمانداز بازار فولاد ایران باید گفت که اگر اصلاحات بنیادی و ساختاری انجام نشود، علاوه بر نوسان، با کاهش میل به خرید نیز مواجه خواهیم بود. صنعت فولاد ایران یکی از پرسودترین صنایع کشور است و نزدیک به ۸ درصد از اشتغالزایی کل کشور به صورت مستقیم در زیرمجموعه بازار فولاد قرار دارد. اگر بازارهای غیرمستقیم مرتبط با فولاد را در نظر بگیریم، بیش از ۴۰ درصد اشتغال کشور در مسیر زنجیره فولاد قرار میگیرد که این رقم قابل توجهی است. طبق برنامه چشمانداز توسعه اقتصادی و اجتماعی، میزان تولید فولاد کشور تا افق ۱۴۰۴ باید به ۵۵ میلیون تن برسد. بنابراین دولت باید توجه ویژهای به اکتشاف مواد معدنی داشته باشد و صنعت کشور باید به سمت اکتشافاتی برود که بتواند ارزش افزوده بالاتری را در مواد معدنی، بهویژه سنگآهن هماتیتی، ایجاد کند. بنابراین اطمینان نداشتن از وضعیت بازار عرضه و تقاضا باعث سخت شدن تصمیمگیری و دستیابی به منابع مالی برای سرمایهگذاری در طرحهای توسعه شرکتها شده است و نیاز به حمایت بیشتر دولت در وضع آییننامهها و عوارض مالیاتی بر کالاهای صادراتی و ارائه تسهیلات و مشوقهای صادراتی بیشتر است تا زمینههای لازم برای حمایت از صادرات محصولات فولادی به بازارهای جهانی را برای بخشهای مختلف صنعت، از جمله صنعت عظیم فولاد، به وجود آورد.
موضوع مهم دیگر تعاملات بینالمللی ایران است. تحریمها در سالهای گذشته هزینههای زیادی را به فولاد ایران تحمیل کردهاند، به گونهای که صادرکنندگان این حوزه را ناچار به تغییر و جایگزینی دورهای بازارهای هدف کرده است. از سوی دیگر، مزیتهای رقابتی و قدرت چانهزنی فولادسازان ایرانی را به طور کامل تحت تاثیر قرار دادهاند. به علت تحریمها و نبود واردات، ماشینآلات و تجهیزات بسیار قدیمی و فرسوده شدهاند و نیاز به تجهیز فوری و پیشرفته دارند. یکی از راههای بهبود کیفیت زنجیره فولاد، توسعه بازارهای صادراتی است، زیرا داشتن چشمانداز قوی در بازار صادراتی موجب کنترل کیفی این محصولات در بازار داخلی و استمرار معاملات در بازارهای هدف صادراتی خواهد شد.
برنامههای اساسی شرکت فولاد خوزستان
در راستای برآوردهسازی اولویتهای سازمان، نیاز است که برای ایجاد چابکی سازمانی، گامهایی اساسی برداشته شود. تحولات جهانی با سرعت و پیشرفتی چشمگیر رخ میدهند و شرکت فولاد خوزستان، با تکیه بر اجرای پروژههای توسعهای و افزایش ظرفیت بهویژه در راهاندازی و بهینهسازی خطوط تولید محصولات فولادی با ارزش افزوده بالاتر، مهارت، دانشآفرینی، آموزش و توسعه صادرات، باید بتواند پاسخگوی نیازهای روبهرشد بازار باشد. با توجه به امکانات و دانش فنی و همچنین نیروهای متخصص و باتجربه و همچنین خیزش در اجرای پروژههای توسعهای در شرکت فولاد خوزستان، تحقق این چشمانداز دور از دسترس نخواهد بود.
برچسبها: