جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳

Friday, 22 November , 2024

  • چهارشنبه / 23 آگوست 2023 / 09:49
  • سرویس: اخبار ویژه
  • کد خبر: 21843
  • خبرنگار : 104

پای صحبت “اورژانسی‌ها”؛ پزشکان خط مقدم حوادث ناگوار

اول شهریورماه، سالروز تولد بوعلی سینا، پزشک ایرانی به عنوان روز بزرگداشت پزشک در کشور ما انتخاب شده است؛ به این مناسبت پای صحبت پزشکان متخصص طب اورژانس اهواز نشستیم، پزشکانی که شب و روزشان با بیماران اورژانسی می‌گذرد.

طب اورژانس یا پزشکی اورژانس یکی از تخصص‌های نسبتاً جدید پزشکی است که همیشه با بیماران نیازمند خدمات سریع فوریت‌های پزشکی یا بیماران بد حال، سر و کار دارد و همین، استرس کار پزشکان این رشته را بیشتر کرده است.

دکتر مفید حسین‌زاده متخصص طب اورژانس و رئیس بیمارستان گلستان اهواز است. او  در شور و شوق جوانی به رشته طب اورژانس علاقه‌مند شد و در این رشته درس خواند و از سال ۹۶ به عنوان عضو هیات علمی علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در حال فعالیت است.

دکتر مفید حسین‌زاده با اشاره به اهمیت رشته طب اورژانس اظهار کرد: ورودی هر بیمارستان یا نخستین نقطه‌ای که بیمار به آن مراجعه می‌کند، اورژانس است و متخصصان طب اورژانس مسیر بیمار را مشخص می‌کنند. قبلاً که پزشک طب اورژانس نداشتیم، گاهی بیمار وارد فیلد اشتباهی می‌شد و شاید زمان برای درمان وی می‌گذشت اما متخصصان طب اورژانس بر اساس اولویت، کارهای درمانی را برای بیمار انجام می‌دهند.

 اهمیت هر ثانیه برای نجات بیماران اورژانسی

وی افزود: عمده بیماران و ورودی‌ها به اورژانس به ویژه در بیمارستان گلستان اهواز، بیماران تصادفی و نزاعی بدحال هستند که حتی ثانیه برای نجات آن‌ها مهم است و تصمیم‌گیری پزشک باید در ثانیه انجام شود. یک پزشک متخصص طب اورژانس باید آنقدر به خود مسلط باشد که در چنین شرایطی بهترین تصمیم را در سریع‌ترین زمان ممکن بگیرد. این شرایط موجب شده است این رشته استرس زیادی داشته باشد.

این متخصص طب اورژانس بیان کرد: رشته طب اورژانس جزو رشته‌های خاص است و جزو چند رشته استراتژیک پزشکی و خاستگاه آن ارتش آمریکا بوده است. بر اساس بررسی‌های انجام شده از سال ۱۹۷۰، این احساس نیاز ایجاد شد که پزشکانی تربیت شوند که همه کارهای اورژانسی را بلد باشند تا پس از پایدار شدن وضعیت بیمار، به متخصصان دیگر ارجاع داده شود.

جایگاه تخصص طب اورژانس با افزایش ظرفیت از بین رفت

حسین‌زاده عنوان کرد: در حال حاضر طب اورژانس یکی از استراتژیک‌ترین رشته‌های دنیا است. در ایران نیز در دوره‌های نخست این رشته جایگاه بسیار خوبی پیدا کرد اما متأسفانه از سال ۹۶ و ۹۷ به بعد با افزایش ناگهانی ظرفیت ورودی، جایگاه خود را از دست داد.

این متخصص طب اورژانس بیان کرد: قبلاً شرایط به گونه‌ای بود که شاید اگر ۱۶ هزار نفر برای آزمون دستیاری شرکت می‌کردند یک هزار نفر از این افراد پذیرش می‌شدند اما حالا مثلاً اگر ۷ هزار نفر داوطلب وجود داشته باشد برای ۹ هزار نفر ظرفیت داریم یعنی اگر کسی برود سر آزمون بنشیند و آب‌میوه و کیک بخورد و بلند شود، یک رشته تخصصی قبول می‌شود.

وی گفت: قبلا شاید در مجموع در سطح کشور ۴۰ تا ۵۰ پزشک طب اورژانس در این رشته قبول می‌شدند بنابراین همه آن‌ها از لحاظ علمی بسیار خوب بودند اما به طور مثال با افزایش ناگهانی ظرفیت پذیرش از ۵۰ نفر به ۵۰۰ نفر، خاستگاه این رشته از بین رفت و شرایط به گونه‌ای شده است که رزیدنتی در حوزه طب اورژانس نداریم. در حالی که زمانی ۱۸ رزیدنت طب اورژانس داشتیم، حالا دو سال است که رزیدنتی در این رشته نداشتیم و اکنون نیز تنها یک رزیدنت طب اورژانس در اهواز داریم. البته این اتفاق برای همه تخصص‌های رشته پزشکی رخ داده است.

وقتی ترجیح پزشکان “زیبایی” است  

این متخصص طب اورژانس عنوان کرد: از سوی دیگر یک پزشک وقتی حساب و کتاب می‌کند و می‌بیند باید چهار سال تحصیل کند و بعد هم دو سه سال دوره طرح را بگذراند و بعد به نقطه صفر برمی‌گردد، ترجیح می‌دهد با مدرک پزشکی عمومی در حوزه زیبایی فعالیت کند و ۲۰ تا ۳۰ برابر یک پزشک متخصص طب اورژانس که این همه مسئولیت و استرس دارد، درآمد داشته باشد. دانشجوهایی که خودم کار را به آن‌ها یاد دادم اکنون در حوزه زیبایی کار می‌کنند و ده‌ها برابر من درآمد دارند.

حسین‌زاده بیان کرد: با توجه به سیاست‌گذاری‌های اشتباه در حوزه آموزش پزشکی، جایگاه تخصص از بین رفته است و دیگر افراد علاقه‌مند نیستند در رشته‌های تخصصی تحصیل کنند. من دو سال هر روز ۱۷ تا ۱۸ ساعت برای قبولی در رشته تخصصی درس خواندم اما اکنون بسیار راحت رشته‌های تخصصی قبول می‌شوند. این مساله موجب می‌شود در چند سال آینده با معضل عظیمی مواجه شویم که یک سری پزشک متخصص داشته باشیم که توان علمی لازم را ندارند در نتیجه کم کم اعتماد مردم به جامعه پزشکی از دست می‌رود.

خواندن تخصص برای بازنشستگی!

وی افزود: قبلا افرادی که تخصص می‌خواندند تلاش کرده بودند و از نظر علمی غربالگری شده بودند اما اکنون کار به جایی رسیده است که فردی بعد از ۲۵ سال کار کردن، برای گرفتن مدرک و بیشتر شدن دریافتی بازنشستگی درس می‌خواند، یعنی در این حد شأن تخصص پایین آمده است.

شأن پزشکی شکسته شده است

این متخصص طب اورژانس گفت: می‌خواستند شأن پزشکی را بشکنند اما بهای آن سلامتی مردم شد و در چند سال آینده به راحتی نمی‌توان پزشک متخصص دارای سواد لازم را پیدا کرد. چوب سهمیه‌ها و عوامل مختلف را مردم می‌خورند.

حسین‌زاده بیان کرد: از طرف دیگر این همه برای تربیت پزشک تلاش می‌شود اما بسیاری از پزشکانی که نخبه هستند یا کمی سواد دارند هم در ایران نمی‌مانند. از طرف دیگر، مهاجرت پزشکان به خارج از خوزستان هم زیاد است.

قانونی برای فراری دادن پزشکان از بخش دولتی

وی با اشاره به قانون “سقف پرداخت به پزشکان” بیان کرد: در این قانون مثلاً به یک کارگر یک وانت با ۵۰ کیسه سیمان تحویل داده می‌شود که برای تخلیه ۱۰ کیسه اول هزار تومان، ۱۰ کیسه دوم ۵۰۰ تومان، ۱۰ کیسه سوم ۲۰۰ تومان پرداخت می‌شود از ۱۰ کیسه چهارم به بعد هیچ پولی بابت آن دریافت نمی‌کند اما باید همه  آن را خالی کند. اکنون پزشکان متخصصی که در سیستم دولتی کار می‌کنند هم بر اساس قانون‌های ناعادلانه و غیر شرعی این گونه دریافتی دارند. بر این اساس هر چه کار کنیم از حدی بالاتر از آن به ما پرداخت نمی‌شود که این مساله موجب بی‌انگیزگی پزشک شاغل در بافت دولتی می‌شود و  ترجیح می‌دهد در بیمارستان خصوصی فعالیت ‌کند.

حسین‌زاده بیان کرد: جالب اینجا است که پزشکانی که در بیمارستان‌های خصوصی کار می‌کنند ۱۰ درصد مالیات می‌دهند و کارانه را تقریباً به روز دریافت می‌کنند اما در بیمارستان‌های دولتی مالیات که پیش از این ۳۵ درصد بود امسال به ۱۵ درصد رسید و کارانه را با یک سال تأخیر دریافت می‌کنند. از طرف دیگر اگر از حدی بیشتر کار شود پول آن را دریافت نمی‌کنند یا حتی کمتر از آن می‌گیرند بنابراین سیاست‌گذاری‌ها، کاملاً برعکس و اشتباه است.

وی عنوان کرد: در حال حاضر پزشکان هیات علمی تمام وقت که بیشترین بار بیماران را بر دوش می‌کشند، رغبتی به کار کردن در بافت دولتی ندارند و می‌توانند با دو برابر پول، تعداد بیماران کمتر و دریافتی به روز در بیمارستان‌های خصوصی کار کنند. از طرف دیگر درآمد پزشکان متخصص طب اورژانس بسیار کمتر از متخصصان دیگر است.

عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: شرایط به گونه‌ای است که همه را از بافت دولتی فراری می‌دهند تا در بخش خصوصی کار کنند. باید توجه شود که کار کردن در خوزستان نیز با این گرمای هوا و مسائل دیگر متفاوت است اما اکنون سقف پرداختی برای پزشکی که در خوزستان کار می‌کند با پزشکی که در تهران کار می‌کند هیچ تفاوتی ندارد و تنها شاید ۲۰۰ هزار تومان بیشتر بابت حق بدی‌ آب و هوا بگیرند.

وی بیان کرد: نیروی متخصص کاربلد در بافت خوزستان نمی‌ماند و این مسائل موجب شده است بیماران خوزستانی برای دریافت خدمات از پزشکانی که تا چند سال پیش در خوزستان بوده‌اند، به استان‌های دیگر بروند.

احیای ناموفق پدر و مادر آقای دکتر

این متخصص طب اورژانس با اشاره به دو خاطره تلخ از دوران فعالیت خود در حیطه پزشکی گفت: احیای پدر و مادرم دو خاطره تلخی هستند که در ذهنم مانده‌اند. زمانی که فارغ‌التحصیل پزشکی عمومی بودم پدرم در منزل دچار ایست قلبی شد که مراحل اولیه درمان را برای او انجام دادم اما یک شب بعد در بیمارستان فوت کرد.

وی ادامه داد: دو سال پیش هم مادرم تصادف کرد که همه کارهای موردنیاز برای یک بیمار تصادفی را خودم برای او انجام دادم و دو ساعت بالای سرش بودم اما نتوانستم به او کمک کنم و در نهایت خودم ختم احیا را اعلام کردم و دیگر نمی‌شد کاری برایش انجام داد. این لحظات خیلی سخت و تلخ بودند.

حسین‌زاده بیان کرد: هر احیای موفقی که انجام می‌دهیم خاطره شیرینی در ذهن ما می‌ماند. بارها شده است که بعد از مدتی افرادی را که احیا کرده‌ایم به سمت ما می‌آیند و خودشان را معرفی می‌کنند و تشکر می‌کنند. قطعاً با دیدن این افراد خستگی از تن‌مان خارج می‌شود و این قسمت از رشته طب اورژانس خوب است.

دکتر آرش فروزان پزشک متخصص طب اورژانس در بیمارستان امام خمینی(ره) اهواز است که ۱۵ سال است در این زمینه کار می‌کند و از نظرش همچنان سخت‌ترین کاری که انجام می‌دهد، اطلاع دادن ناموفق بودن احیای عزیز یک خانواده است.

دکتر آرش فروزان در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: از سال ۸۷ در این حوزه فعالیت دارم. در آن زمان رشته طب اورژانس در خوزستان وجود نداشت و با حمایت‌هایی که انجام شد اکنون در بیشتر شهرهای خوزستان متخصص طب اورژانس مستقر است.

 انتخاب سخت‌ترین تصمیم‌ها در لحظه

وی افزود: اورژانس یک محیط پویا است و باید در لحظه، سخت‌ترین تصمیم‌ها گرفته شود. زمانی که یک بیمار بدحال وارد اورژانس می‌شود شاید حتی زمانی برای فکر کردن زیاد وجود نداشته باشد و هیجان این رشته بسیار دوست داشتنی است. اگر کاری موفق می‌شود و بیماری از مرگ نجات پیدا می‌کند قطعاً نتیجه کار تیمی است و هر چه این کار گروهی هماهنگ‌تر باشد قطعاً نتیجه بهتری به دست می‌آید.

هزار سناریو در چندصدم ثانیه

این متخصص طب اورژانس بیان کرد: رشته طب اورژانس سخت است زیرا هر لحظه باید آمادگی داشته باشیم تا با هر بیماری مواجه شویم؛ هر لحظه هر صدایی که شنیده می‌شود، قبل از رسیدن بیمار به اورژانس در چند صدم ثانیه هزار سناریو از جلوی چشم‌مان رد می‌شود که بیمار چه حالتی دارد و چه کاری باید برای او انجام شود.

وی گفت: این رشته هم از نظر روانی و هم فیزیکی جزو رشته‌های سخت است. از سوی دیگر درآمد متخصصان رشته طب اورژانس نسبت به متخصصان دیگر کمتر است.

وی در خصوص آینده رشته طب اورژانس گفت: متأسفانه در سال‌های اخیر زیاد اشتیاقی برای تحصیل در رشته طب اورژانس مشاهده نمی‌شود و بسیاری از دانشگاه‌های کشور سال‌ها است که رزیدنت طب اورژانس ندارند و این مساله به دلیل سختی کار و متفاوت نبودن بازنشستگی این رشته است بنابراین شاید نیاز باشد مسئولان نیم‌نگاهی به این حوزه داشته باشند و از نظر مسائل مالی و رفاهی بیشتر به این پزشکان توجه کنند تا مورد اقبال عموم قرار بگیرد.

فروزان بیان کرد: بیمارستانی که متخصص طب اورژانس دارد قطعاً سود آن به مردم می‌رسد و بیمار سریع‌تر تعیین تکلیف می‌شود و اگر بیمار مشکل جدی داشته باشد قبل از اینکه متخصصان رشته دیگر بیمار را ببینند، متخصص طب اورژانس می‌تواند مشکل بیمار را بررسی و سپس به متخصصان دیگر ارجاع دهد.

این متخصص طب اورژانس گفت: وظیفه ما به عنوان کادر درمان این است که خدمات را بهترین شکل به بیماران ارائه بدهیم.

خدمات اورژانس “نوبتی” نیست

وی با اشاره به یکی از چالش‌های متخصصان طب اورژانس بیان کرد: زمانی که مردم به اورژانس‌ها مراجعه می‌کنند باید درک کنند که در اورژانس “به نوبت” خدمات ارائه نمی‌شود و خدمات بر مبنای بدحال بودن بیمار ارائه می‌شود. شرایط برخی بیماران به گونه‌ای است که اگر ۲۰ ثانیه از آن‌ها غفلت شود شاید آثار غیرقابل جبرانی داشته باشد بنابراین گاهی معطلی‌ها به دلیل اولویت‌بندی بر اساس شدت بیماری است نه بر مبنای زمان ورود بیمار.

دختربچه‌ای که از مرگ برگشت

این متخصص طب اورژانس با اشاره به یکی از خاطره‌های شیرین کار خود در اورژانس گفت: ۱۵ سال است که به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز فعالیت می‌کنم اما هنوز زمانی که یک بیمار بدحال وارد اورژانس می‌شود روح ما را خنج می‌کشد. هر چقدر هم تجربه داشته باشیم افرادی که در اورژانس کار می کنند بسیار از نظر احساسی درگیر می‌شوند.

وی بیان کرد: بهترین خاطرات من زمانی است که بیمار بدحال به زندگی برمی‌گردد و بدترین خاطره وقتی است که بیمار به زندگی برنمی‌گردد. البته بیشتر خاطرات من در حوزه بچه‌ها است.

فروزان گفت: روزی پدری در حال موتورسواری تنقلات در دهان دختر ۱۰ ساله‌اش گذاشته بود که یکی از این تنقلات راه هوایی کودک را بست و زمانی که این کودک به اورژانس آورده شد کاملاً سیاه شده بود و نمی‌توانست نفس بکشد. زمانی که جسم خارجی را از راه هوایی این کودک خارج کردم و بازدم او به صورتم خورد احساسی پیدا کردم که هنوز نمی‌توانم آن را بیان کنم. یکی از بهترین خاطراتم زمانی بود که دیدم رنگ و روی کودک تغییر کرد و شروع به حرف زدن کرد.

سخت‌ترین کار، اعلام ناموفق بودن احیای بیمار است

وی افزود: هر بیماری که زیر دست‌مان می‌آید فارغ از اینکه چه شغل یا سمتی داشته باشد، در نهایت عزیز یک خانواده است و خانواده او در انتظارند و زمانی که همه تلاش‌مان را می‌کنیم اما در نهایت بیمار فوت می‌کند، اطلاع دادن این موضوع به خانواده‌اش بسیار سخت است. وقتی می‌خواهیم این نتیجه کار را به همراهانی که چشمان منتظری دارند بدهیم بسیار سخت است. پس از ۱۵ سال کار کردن شاید سخت‌ترین کاری که در این سال‌ها انجام می‌دهم، اطلاع دادن ناموفق بودن احیای عزیز یک خانواده است.

اورژانس، صف‌شکن بیمارستان است

“کشیک‌ها در بعضی روزها بسیار سخت هستند و احساس می‌کنیم که این روزها یا شب‌ها تمام نمی‌شوند و با خود می‌گوییم اینجا دیوانه‌خانه و جهنم شده است اما همه کشیک‌های سخت را پشت سر گذاشته‌ایم.”

این جملات دکتر علی وفاق نعمت‌اللهی پزشک طب اورژانس است که در بیمارستان‌های رازی و امام خمینی(ره) اهواز فعال است و از سال ۹۲ در این حوزه کار می‌کند.

دکتر علی وفاق نعمت‌اللهی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: صف‌شکن و پیشانی هر بیمارستان، اورژانس است و بدترین بیمار در بدترین شرایط ابتدا در اورژانس حضور پیدا می‌کند بنابراین متخصصان این رشته کارهای اورژانسی هر رشته تخصصی دیگر را یاد گرفته‌اند و در اورژانس‌های بیمارستانی، بحرانی و شرایط متفاوت، علم مدیریت بحران‌ها را دارند.

پزشکانی که در همه بحران‌ها پای کارند

وی افزود: رشته طب اورژانس جوان است و از سال ۸۷ در خوزستان تدریس می‌شود. در طول‌ سال‌های مختلف در استان خوزستان بحران‌های تنفسی، مسمومیت‌ها و تصادفات شدید زنجیره‌ای رخ داده‌اند اما متخصصان طب اورژانس همیشه در محل خدمت خود حاضر بوده‌اند و اگر در هر بیمارستانی پزشک متخصصی هم نباشد، متخصص طب اورژانس همیشه جوابگو بوده است.

این متخصص طب اورژانس که بر اساس علاقه‌مند به حوزه اورژانس در این رشته تحصیل کرده است، گفت: با وجود اینکه کشیک‌ها در بعضی روزها بسیار سخت هستند و احساس می‌کنیم که این روزها یا شب ها تمام نمی‌شوند و با خود می گوییم اینجا دیوانه‌ها خانه و جهنم شده است اما همه کشیک‌های سخت را پشت سر گذاشتیم.

وی افزود: در شرایطی که همه دوستان به مرخصی می‌روند و در تعطیلات به‌سر می‌برند ما در جبهه اورژانس در حال ارائه خدمت هستیم و از این کار لذت می‌بریم. کار متخصصان طب اورژانس سخت است و بیماران زیادی را می‌بینند اما همکاران دیگر تعداد بیماران کمتر و اختصاصی‌تری می‌بینند. البته این صحبت‌ها به این معنی نیست که همه کار سخت را ما انجام می‌دهیم؛ همکاران دیگر نیز مانند ما باید در مدت کوتاهی بیمار را به اتاق عمل ببرند یا اقدامات درمانی دیگر را برای بیمار انجام دهند.

نعمت‌اللهی گفت: به نظر می‌رسد در این روزها که مسائل مالی موجب شده است بار مراجعه بیماران به بیمارستان‌های دولتی بیشتر شود، هر کسی در بیمارستان به سهم خود بار بیشتری را حمل می‌کند. اورژانس بدون متخصصان رشته‌های دیگر مفهومی ندارد و ما هر کشیکی را شروع می‌کنیم یک تیم هستیم و خروجی کار نتیجه کار گروهی است و امیدواریم خدا قبول کند و بعد هم پرداخت‌های مالی برسد.

پزشکانی که سخت کار می‌کنند و کم پول می‌گیرند

وی افزود: با توجه به اینکه متخصصان طب اورژانس تنها در حوزه بیمارستانی فعالیت می‌کنند و در مطب کار اورژانسی انجام نمی‌شود خارج شدن این افراد از سیستم بیمارستان بی‌مفهوم است. در بیمارستان‌های خصوصی اهواز نیز این رشته تعریف نشده است بنابراین درآمد متخصصان بر اساس کار در بیمارستان، درآمد بیمارستان و پرداخت دانشگاه است.

خاطره‌ای به یاد ماندنی از نجات دختربچه دیابتی

این متخصص طب اورژانس با به یاد آوردن یکی از خاطرات شیرین خود گفت: یک بار دختر کوچکی را که دیابت داشت یواشکی چیزهایی خورده بود و قندش در حدی بالا رفته بود که از هوش رفته بود و باید دیالیز می‌شد به بیمارستان آوردند.

وی افزود: قبل از اینکه نتیجه آزمایش‌ها مشخص شود، دیدیم که حال این بچه در حال بدتر شدن است و ممکن است از دست برود. آن شب کشیک بودم و بیمار به اورژانس داخلی تحویل داده شده بود و همکاران متخصص داخلی و من بالای سر بیمار حضور داشتیم و چهار ساعت قفسه سینه این دختربچه را ماساژ دادیم تا به زندگی برگشت.

وی گفت: چند روز بعد در راهروی بیمارستان امام(ره) بودم که یک دختربچه کوچک بدو بدو به سمت من آمد و تشکر کرد. دیدم همان دختربچه تپل است؛ با او کلی حرف زدم و از او قول گرفتم که دیگر شیرینی یواشکی نخورد تا حالش بد نشود.

نعمت‌اللهی دوست ندارد به خاطرات تلخ اشاره کند؛ وی بیان کرد: همه روزهای کرونا مانند کابوس بود. پیک‌های سخت کرونا تلخ‌ترین روزهای عمرم بودند. در آن دوران بارها بیماران با ناامیدی به ما نگاه می‌کردند و ما هم با ناامیدی به آن‌ها نگاه می‌کردیم و نمی‌توانستم برای آن‌ها کاری کنیم. البته همچنان شیوع این بیماری وجود دارد اما علائم بیماری زیاد نیست و مردم باید رعایت کنند.

برچسب‌ها:

شعار سال 1401

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار