باز بوی ماه مدرسه میآید…
یک هفته مانده به شروع مهرماه و بازگشایی مدارس، خیابان نادری که مرکز شهر و یکی از خیابانهای قدیمی اهواز است این روزها رنگ و بوی دفتر و کتاب و کیف و کفش جدید دارد. دو طرف خیابان تا چشم کار میکند دستفروشانی را میتوان دید که تا مدتی قبل مشغول فروش لباس و اسباب بازی بودند اما با نزدیک شدن به ماه مهر، حالا از مداد رنگی و دفتر و خودکار گرفته تا قمقمههای رنگی را میتوان در بساطشان دید.
اهواز گرم است و هر چه هوا تاریکتر و گرمای هوا کمتر میشود، به تعداد دستفروشها اضافه میشود. در کتابفروشیها، نوشتافزاریها و کیف و کفشفروشیها هم جای سوزن انداختن نیست؛ مغازهها پر از سر و صدای بچههای قد و نیم قد مدرسهای است.
همینو میخوام!
در یک نوشتافزاری دختربچه ۶، ۷ سالهای جامدادی فانتزی آبی رنگی را در دست گرفته و با صدای بلند و با تاکید به مادرش میگوید: “مامان ببین من همین را میخوام! همین را برام بخر، باید جامدادی همرنگ لباسم بخری!” مادرش نگاهی به قیمت روی جامدادی میاندازد، آن را در قفسه میگذارد و ادامه میدهد: “جامدادی همرنگ لباس میخواهی چه کار؟!”
بازی تا آخرین لحظه
آن سوی خیابان، یک پسرنوجوان در یک مغازه کیففروشی درباره حس و حالش از بازگشت به مدرسه میگوید: “تابستان نسبتا خوبی داشتم و دو بار مسافرت رفتیم. یک هفته تا مدرسه مانده، تمام تلاشم را میکنم که این روزها با PS۴ بیشتر بازی کنم و بیشتر بخوابم چون از این به بعد باید ۶ صبح بیدار بشوم!”
دغدغه کودکان و نوجوانان در خرید نوشتافزار و کیف و کفش، به انتخاب رنگ و فانتزی بودن یا پسرانه و دخترانه بودن طرح روی جلد دفتر یا کیف مدرسه خلاصه است اما پدر و مادرها علاوه بر طرح، به قیمت و جنس و کیفیت هم توجه میکنند.
حال و هوای پدر و مادرها
یک مادر جوان که برای خرید چند دفتر و یک جعبه مدادرنگی برای دختر کلاس اولیاش به بازار آمده است، ادامه میدهد: “یک دختر ۷ ساله دارم و اتفاقا تنها فرزندم است. امسال کلاس اولی است. از آنجا که اولین تجربه برای خودم است کمی احساس نگرانی همراه با هیجان دارم.”
وی میگوید: “دخترم کمی وابسته است و برای اولین بار قرار است ساعتهای طولانی از من دور باشد و برای همین کمی اضطراب دارم؛ اینکه چطور قرار است با این مساله کنار بیاید کمی استرسآور است اما خودش خوشحال است که قرار است اولین بار به مدرسه برود. از الان ذوق پیدا کردن دوستهای جدید را دارد.”
مادر جوان یک کودک ۹ ساله و یک نوجوان ۱۳ ساله هم درباره چالشهای والدین در خرید لوازم مورد نیاز دانشآموزان میگوید: “سال گذشته همه وسایل مورد نیاز را از شهرستان خریدیم؛ قیمتها در شهرستان نسبت به مرکز استان خیلی کمتر بود. امسال در کل نسبت به سال گذشته قیمت وسایل مدرسه افزایش زیادی داشته است. یک جامدادی فانتزی و یک جامدادی ساده و یک دفتر یادداشت کوچک خریدم که حدود ۵۰۰ هزارتومان شد. کیف مدرسه را هم اول تابستان خریدم که آن موقع قیمتها کمی معقولتر بود.
وی ادامه میدهد: “برای هر کدام از بچهها فعلا دو دفتر گرفتهام. خودکارهای باکیفیت هم کمتر از ۲۰ هزار تومان نمیتوان پیدا کرد. مجبور شدم امسال وسایل کمتری بخرم. در کل برای هر دو با وجود اینکه همه وسایل را نگرفتم، حدودا ۴ میلیون تومان هزینه کردهام. البته پرگار و نقاله و بقیه دفترها را هنوز نخریدهام.”
این مادر اهوازی میگوید: “رفتن به مدرسه قطعا وقت بچهها را پر میکند و از این بابت خیلی خوب است. البته من کمی وابسته هستم و هر سال با شروع مهر، از دوری بچهها کمی ناراحت میشوم.”
کودک ۹ ساله او که کمی خجالتی است، با لبخند در ادامه حرف مادرش میگوید: “از اینکه قرار است دوباره به مدرسه بروم حس خوبی دارم و خوشحالم.”
آن طرفتر، فروشنده در حال تعریف کردن از کیفیت یک کیف است. میگوید: “تضمینی حداقل ۳۵ سال کار میدهد!”
یک پدر میانسال در فروشگاه کیففروشی در حال قانع کردن پسر حدود ۱۵ سالهاش برای امتحان کردن یک کیف رنگی است و خطاب به او میگوید: “دیگر رنگ مشکی نمیخریم!”
این پدر توضیح میدهد: “خرید کیف کمی سختتر از بقیه وسایل است چون علاوه بر اینکه باید به سلیقه بچهها توجه کنیم قیمت و کیفیت را هم باید ملاک قرار داد. از بعد از ظهر تا الان حداقل به پنج کیففروشی سر زدهایم از هیچ کدام خوشش نیامده است.”
یک مادر هم در فروشگاه کفشفروشی چند کفش را به کودک ۶ سالهاش نشان میدهد و هر بار نه میشنود!
وی درباره چالشهای بازگشایی مدرسه و خرید کیف و کفش میگوید: “خیلیها فکر میکنند خرید برای بچههای کوچکتر سادهتر است اما هر کدام از کفشها را که میپوشد نمیپسندد.”
بالا و پایین بازار نوشتافزار
یکی از دستفروشهای خیابان نادری درباره کسب و کارش در این روزها میگوید: “مردم وقتی حقوق و یارانه میگیرند بیشتر خرید میکنند اما قیمتها حداقل چند درصد نسبت به قبل بالا رفته است.”
وی ادامه میدهد: “وسایل مهمی مثل دفتر و مداد و خودکار که ضروری است باید ارزانتر باشد. مصرف خودکار روزانه است و باید نسبتا ارزان باشد. یک خودکار عادی را من ۵ هزار تومان میفروشم اما قیمت آن در فروشگاهها و نوشتافزاریها ۱۰ تا ۱۵ هزارتومان است. خودکارهای گرانتر هم هست. کار من فصلی است قبل از این وسایل دیگری میفروختم و حالا نوشتآفزار میفروشم. هر سال با شروع فصل مدرسه وسایل نوشتافزاری مثل دفتر، مداد، مدادرنگی، خودکار، هایلایتر و حتی قمقمه میفروشم.”
فروشنده یک مغازه نوشتافزاری هم میگوید: “همیشه استقبال خانوادهها از مهر پرشور است اما خیلیها هم نمیتوانند تجهیزات کامل بخرند. به هر حال وسایل ضروری را میخرند مثلا به جای خرید سه مداد سیاه،دو مداد میخرند.”
وی ادامه میدهد: “بیشتر از همه قیمت دفتر و کتابهای کمک درسی با توجه به گران شدن کاغذ، چندین برابر شده است. حداقل قیمت کتابکار کمک درسی برای دوره ابتدایی، ۲۰۰ هزارتومان است. خیلیها مجبور هستند فقط با همان کتابهای درسی مدرسه کار کنند. آنهایی هم که دغدغه کتابکار دارند ممکن است از خریدهای دیگر چشمپوشی کنند.”
این فروشنده با اشاره به حداقل هزینهای که باید برای خرید نوشتافزار کنار گذاشت، افزود: “میزان فروش وسایل تحریر مثل همیشه بالا است و خوشبختانه هر سال استقبال خوبی میشود. هزینه پر کردن کیف یک دانشآموز در هر پایه و مقطع، متفاوت است؛ مثلا برای پر کردن کیف یک پیش دبستانی، حدودا ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تا ۴ میلیون تومان لازم است و هر چه پایه بالاتر برود قطعا هزینه بیشتر میشود.”
وی ادامه میدهد: “حذف درسهای عمومی از کنکور، بار مالی خانوادههایی که بچه کنکوری دارند را خیلی سبکتر کرده است؛ برای خرید کتابهای کنکوری، حداقل ۵ میلیون تومان بدون در نظر گرفتن وسایل تحریر نیاز است. اگر پدر خانواده کارگر باشد و چند بچه مدرسهای هم داشته باشد آیا میتواند از پس هزینهها بربیاید؟”
یک فروشنده دیگر کتاب و نوشتافزار هم میگوید: “بیشترین فروش را در دو سه روز آخر شهریورماه داریم. فارغ از هر سنی، بیشتر بچهها به دنبال دفترها و خودکارهای رنگی و فانتزی هستند اما والدین فاکتورهای دیگری مثل کیفیت و قیمت را هم نظر دارند. بیشتر جنسهای ما ایرانی است و استقبال خوبی از آنها میشود چون کیفیت و قیمت خوبی دارند.”
اول مهرماه تداعیکننده خاطره اولین روز مدرسه رفتن همه ما است، در هر سنی که باشیم؛ خاطره روی شانه انداختن اولین کیف، پوشیدن کفشهای کتانی رنگی و صفهای طولانی با صدای ناظم مدرسه توی بلندگو و نشستن روی نیمکتهای سه نفره، در ذهن همه ما ثبت شده است و هر سال با آغاز سال تحصیلی جدید، برایمان دوباره زنده میشود.
برچسبها: